

^اسطوره های افسانه ای ایران 1. هَذَیوش هذیوش یا سریشوک (Srishok) نخستین گاو آفریده شده در هزاره ابتدایی آفرینش هستی است. اهورامزدا آسمان را به شکل یک پوسته سخت به دور زمین (که فرمی گرد اما تخت، شبیه به یک بشقاب داشت) میآفریند و آن را با آب پر میسازد. سطح زمین را با گیاهان پوشانیده و سپس هذیوش را به شکل گاوی سفید و درخشان بسان ماه، خلق میکند. توجه اهریمن یا اَنگرَهمَینو (Angra Mainyu) به این گاو درخشان و زیبا جلب میشود و همانطور که در داستان آفرینش هستی گفتیم اهریمن موفق به نابود کردن هذیوش میگردد اما روح او به ماه رفته و در آنجا به خواست پروردگار دوباره پاک و منزه شده و از روح او تمام حیوانات به وجود میآیند هذیوش اولین موجود زندهای است که اهورامزدا خلق میکند و از همین روی برای ایرانیان باستان بسیار مورد احترام و ارزمند محسوب میشود. در داستانهای اساطیری همچنین اشاره میشود که زمانیکه با حمله اهریمن بر زمین پیش از آفرینش انسان، زمین به لرزه درآمده و کوهها از دل آن بیرون میآیند و آب اقیانوس را میشکافند و هفت کشور (قاره) ایجاد میکنند که سفر به این کشورها تنها بر پشت هذیوش ممکن است. مردم بر پشت هذیوش بودند آتشدان آتش مقدس آنان بر دریا میافتد و به جای آن سه آتش بزرگ اساطیر ایران (آتشهای مقدس، آذرگشنسب، آذرفرنبغ و آذر برزین مهر – که در مقاله عناصر مقدس و شرور در اساطیر ایران به بررسی آنها خواهیم پرداخت) روشن میگردند که با درخشش و روشنایی خود راه را برای عبور مردم روشن میسازند.

2. سیمرغ سیمرغ که یکی از مهمترین موجودات اساطیر ایرانی محسوب میشود، با ظاهری شبیه به سگی پرنده توصیف شده است که از سر سگ، بدن طاووس و پنجههای شیر تشکیل شده و حتا در برخی منابع صورت انسانی دارد. لانه سیمرغ در ارتفاعات البرز قرار دارد و پس از بازه عمری 1700 سالهاش خود را به آتش کشیده و از خاسکتر خود دوباره زاده میشود (مانند ققنوس در اساطیر یونان).

3. هُمای همای، پرنده خوشبختی اساطیر ایرانی محسوب میشود که طبق داستانهای محلی، اگر سایهی او بر کسی افتد او تا پایان عمرش خوشبخت و سعادتمند خواهد شد. همای از ازل تا ابد در آسمان پرواز میکند و هرگز بر زمین نمیآید و موجودات زنده را شکار نمیکند. هما به عنوان نماد خوشبختی (در مقابل جغد به عنوان نماد طالع بد) از مقدسترین پرندگان محسوب میشود که صدمه زدن به او بدبختی ناتمامی را برای انسانها به همراه خواهد داشت. لازم به ذکر است که جغد اَشوزوشت (یا مُرغ بَهمَن) در باور زرتشتیان جغدی مقدس است که اهورامزدا او را برای مقابله با اهریمن و دیوهایش خلق کرده است.

4. آل آل مهمترین دیوی است که درباره زیانکاری او حکایتهای فراوانی در سراسر ایرانشهر روایت شده است. آل به شکل دیوی مونث (دروجان) معرفی میشود که مانع تولید مثل و تولد نوزادان انسان میگردد. وظیفه او جلوگیری از افزایش جمعیت آدمیان است و از همین روی به سراغ زنانی میروند که تازه فرزند به دنیا آوردند و آنهارو به مرگ میرسانند تا نوزادش نیز از بین رود.

5. سروش سروش (فرشته اطاعت) یکی از ایزدان اساطیر ایرانی است که وظیفه حفاظت از پیمانها و نظم جهان داشته است. سروش در اوستا به شکل مرغ سورشه یا خروس معرفی میشود که وظیفه رساندن پیام اهورامزدا به موجودات را به عهده دارد. سروش همیشه بیدار است و هرگز نمیخوابد و (مانند همتای خود در اساطیر نورس یعنی هیمدال) باید بر پل چینود (پل متصل کننده جهان زندگان به جهان مردگان) نگهبانی دهد. ایزد سروش دشمن دیو خشم است و در آخرین نبرد اساطیر ایرانی در مقابل او قرار گرفته و موفق به شکست این دیو میگردد.

7. جِن جنها مانند پریان موجودات افسانهای هتسند که در ابتدا و در اساطیر باستانی ماهیتی نه خیر و نه شر داشتند. این موجودات نامیرا نبودند و ارواح آنها از جنسی متفاوت از انسانها دمیده شده بود. محل زندگی این موجودات در فضاهایی متروکه و دور افتاده و خارج از شهر مانند غارهایی تنگ و تاریک است چرا که در میان مردم جایی برای زندگی آنها وجود نداردجنها قادر هستند ناپدید شوند، بر ذهن انسان تاثیر گذاشته و آنان را گمراه یا وادار به انجام کارهایی که میخواهند کنند. آنها میتوانند آرزوهای انسان را برآورده کرده یا زندگی او را به کابوسی بدل کنند.

8. چَمروش و کَمَک چمروش و کمک هر دو پرندگانی عظیمالجثه هستند که یکی نماد نیکی (چمروش) و دیگری نماد بدی (کمک) میباشند. چمروش وظیفه دارد تا تمام موجوداتی که به هر نحوی قصد صدمه زدن به ایران دارند را نابود کند، به همان شکل که مرغی از روی زمین دانه برمیدارد، بدخواهان ایرانشهر را از روی زمین ناپدید میکند. محل زندگی چمروش در قله البرز است و بدن او شبیه به سگ یا گرگی توصیف شده که سر عقاب و بالهای بزرگ و قدرتمندی دارد.

کمک از سویی دیگر، پرندهای غولپیکر و جادویی است که قدرتش در ایجاد خشکسالی، تاریکی، قحطی و بیبارانی زمین نهفته است. او به شکل مانعی بر سر راه نور خورشید یا ابرهای بارانزا قرار گرفته و موجب تاریکی و خشکسالی بر روی زمین میگردد. کمک در نهایت به دست گرشاسپ اژدهاکش در اثر پرتاب تیرهای پیاپی که به مدت هفت شبانه روز بر او سرازیر میشوند از پا درمیآید.

9. مانتیکور مانتیکور هیولایی افسانهای با سر انسان (مرد)، بدن شیر و دم عقرب است که تقریباً اندازه یک اسب است. مانتیکور یکی از وحشتناکترین موجودات اساطیر ایرانی محسوب میشود. پوست این موجود به قدری سخت است که هیچ سلاحی قادر به صدمه زدن به او نیست و سرعت او نیز به قدری زیاد است که هیچ موجودی بر روی زمین قادر به فرار کردن از دست او نخواهد بود. مانتیکور هیولایی اهریمنی است که تمام موجودات زنده را از بین میبرد اما شکار مورد علاقه او انسانها هستند. برای شکار او ابتدا انسان رو نیش زده و زمانی که آدمی به حالت بیهوشی فرو میرود سر او را جدا کرده و به کناری میاندازد تا زهرش از بدن شکار خارج گردد. سپس درحالی که آوازی خوفناک را زمزمه میکند مشغول بلعیدن شکارش میشود.

10.خر سه پا بنابر نظر تاریخدانان این موجود از اساطیر خارجی وارد اساطیر کهن ایرانی شده است اما در هر صورت این موجود در اساطیر ایرانی دلیل اصلی شکلگیری امواج اقیانوسها معرفی شده است. شکل ظاهری این حیوان مقدس شامل خری غولپیکر دارای سه پا، شش چشم، نُه دهان، دو گوش و یک شاخ است. ابعاد او بسان فنریر در اساطیر نور به اندازه کوهستانی عظیم است، و وظیفه او نابود کردن بیماریها و بلایا توصیف شده است.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
تستتعالیبید ❤
🌌۱۳بدرمبارک
💗🥹
این باید ویژه شههههه
خیلی عالی بود
متاسفانه نمد همچین فکری نکرد😪درخواست دادم ولی😪
نهههههههههههه😭