
سلام ... اول یه لیوان آب قند درست کن بزار کنارت چون ممکنه غش کنی❤ تستچی عزیز لطفا منتشر کن دو روز کامل داشتم اینو مینوشتم ❤

کوک: نزدیک به شب جیمین رو میفرسته دنبالت که بیارتت ساحل 😍وقتی میرسی میبینی که کوک نیست 😢یه نگاه به جیمین میکنی 😮جیمین یه لبخند میزنه میگه یه کوچولو برو جلو 🙃وقتی که میری میبینی که کوک خیلی جدی وایستاده که تو بیایی😍اما چون برای اولین بار بود که اینقدر جدی میبینیش 😉میگی جانگ کوک چیزی شده؟💞اونم میگه آره 😍 تو میگی چت شده🤔 میگه من مریض شدم 😢تو میری نزدیک بهش میگی خب بایدم مریض شی توی این سرما کنار ساحل 😡کوکی میگه من سرما نخوردم 😊میگی پس چته 😡میگه من مریض توام ❤و یهو لبش رو .......❤😢😢 جیمین هم مث فضول ها نگاتون میکنه 😆

ته: تو بعد از یه مدت که با ته دوست شده بودی😉 و با هم خیلی صمیمی بودید 💞متوجه میشی که تهیونگ یه مدتی هست که خیلی تو فکره🤔و دیگه مث قبل شیطونی نمیکنه و خیلی باهات راحت نیست 😥ازش میپرسی که چی شده ؟؟🤔میگه هیچی نشده 😉میگی مطمئنی؟🤔آخه چند وقته که تو فکری!🙂و دیگه خیلی باهام صمیمی نیستی؟؟🤔میگه ببین ا/ت من قرار نبود که باهات صمیمی شم!! 😢تو درحال گریه کردن گفتی 😭آخه چرا؟؟؟ 😭مگه من کار بدی کردم 😢میگه نه من باهات آشنا شدم ولی فکر نمی کردم که یه روز عاشقت شم عشقم ❤😢تو بعد از اینکه اینو میشنوی 😲اشکات رو پاک می کنی 😊میگی چی؟ به من گفتی عشقم 😲😥🤔گفت آره من دیوانه وار عاشقت شدم ❤میگی پس چرا گفتی که قرار نبود که باهات صمیمی شم😢 گفت من از همون بار اولی که دیدمت عاشقت شدم ❤وبه عنوان یه دوست بهت نزدیک شدم ❤اما این اواخر خسته شدم از بس تو منو به عنوان دوستت میدیدی 😧و تو این فکر بودم که چطور بهت اعتراف کنم 😍تا اینکه خودت مقدمه رو فراهم کردی ❤ چون از اول قرار بود که تو دوست دختر و عشق من باشی که عشقمو بهت ثابت کنم 😍نه اینکه دوتا دوست که با هم خیلی صمیمین😢در حین گفتن این جمله بالا اشک تو چشمات جمع شده بود 😢😢😢که ته ته اشکتو با دستش پاک میکنه و تو رو بغل میکنه و....

جیمین: دعوتت میکنه یه کافه شیک😍. تو سفارشتو میدی، موچی هم میگه هرچی برای این خانم میاری برای منم بیار ❤وقتی که سفارش تون رو اوردن🥺.دستشومیزاره زیر چونش و تو رو خیلی کیوت نگاه می کنه 😍که داری قهوه میخوری 🙃تو بعد از یه ۱۰ دقیقه که تو حسابی مؤذب(درست نوشتم؟🤔) شده بودی میگی جیمین شی😥 چرا داری منو اینجوری نگاه می کنی🤗 با یه برقی که داخل چشماش افتاده بود گفت😢من تا حالا دختری به خوشکلی تو ندیده بودم😀 تو که بیشتر داشتی مؤذب میشدی که جیمین اینو بهت گفته 😥😓که یهو جیمین با یه لحن خیلی کیوتی گفت دوست دخترم میشی؟ 😍 تو هم که یه لحظه قفل کردی 🔗یه کم مِن مِن کردی 🤗گفتی آره بعد جیمین دستشو کرد تو جیبش و یه گردنبند خیلی خوشکل و کیوت از تو جیبش در اورد و بهت گفت اجازه میدی 🤗و تو گفتی آره 😃اون رفت پشت سرت وگردنبند رو بست 😍❤و یه دست توی موهات کشید و گفت 🙃اگه قهوتو خوردی بیا بریم تا به اعضا بگم 😍❤

جی هوپ:بهت زنگ میزنه و دعوتت میکنه برای شب بری خونش 🙃 تو که خیلی خوشحال بودی میخواستی بری خونه جیهوپ یه استایل کیوت زدی و یه کوچولو هم آرایش کردی 😊 و رفتی سوار ماشینت شدی که بری خونه جی هوپ ❤ 🤗 وقتی رسیدی،دیـدی که برق خونه جیهوپ خاموشه 😮ترسیدی 😥در زدی ولی دیدی هیچکس نیومد 😓 یه لحظه نگات به پایی در افتاد😧 یه کلید اونجا بود 😮با خودت گفتی حتما کلید خونه جیهوپه😓امتحان کردی،در باز شد،رفتی داخل ❤ وقتی رفتی داخل دیدی که جیهوپ روبه رو در وایستاده 😮یکم تو خودت موندی 🤔بعد گفتی چرا هر چه در زدم باز نکردی 🤔چرا چراغا خاموش بود؟اتفاقی افتاده؟ 🤔گفت بیا داخل رفتی داخل دیدی که همه جا رو با گلبرگ گل رز قرمز تزئین کرده ❤😍جی هوپ یهو جلو پات زانو زد و😢گفت کیوت خانم عشقم میشی ❤😢تو گفتی آره حالا بلند شو 😓جی هوپ دستشو توی دستت قفل کرد و گفت تا ابد کنارم میمونی 😊🤗تو گفتی اره و..........

جین: میاد دنبالت که باهم برید خرید ❤ وقتیکه خریداتون رو کردید و داشتی برمیگشتید 😍 جین گفت ا/ت اون پاکتی که اونجا هست رو بردار ❤حالا بخونش ❤در پاکت رو که باز میکنی یه نامه توشه 🤗نامه رو باز میکنی که بخونی 😊جین یه لحظه ترمز می کنه و میگه بخونش و جوابم رو بده 🙃😌توی نامه اینجوری نوشته بود (ای زیبا مثل ورلد واید هندسام 😂 عخشم میشی؟ 🤗)و نامه رو پایین میاری و جین میگه حالا جواب؟😊تو هم میگی باشه و جین و بغل میکنی😌

شوگا: با هم میرید شهربازی🤗 بهت میگه میایی بریم تونل وحشت😲 (ظاهرا برای این کارش نقشه داره💔) وقتی میرید تو 😣 تو از ترس بدجور به شوگا چسبیده بودی 😒تا حدی که شوگا نمی تونست تکون بخوره 😐وقتی از تونل در اومدین شوگا میگه راحتی؟ 💔یه نگاه به خودت و شوگا می کنی شوگا رو ول میکنی میری عقب🙃خودت رو می تکونی 😥که یهو یونگی دستتو میگیره و میکشتت تو بغلش 😌تو که نزدیکی خودت به شوگا رو حس کرده بودی از یه طرفم هر کاری میکردی در بری ولی یونگی محکم گرفته بودت😘 که شوگا میگه تلاش نکن در بری 😌تو مال منی😍توکه هاج واج داشتی یونگی رو نگاه می کردی 😊گفتی منظورت چیه؟ 🤗میگه منظورم اینه که تو عشق منی جوابت بله باشه یا نه برام مهم نی 😊تو میگی جوابم بله است و❤....

نامی: با اعضا دوست شده بودی 🤗یه بار که رفتی خونشون 🙃 داشتن جرات حقیقت بازی می کردن 😌به تو هم گفتن تو هم بیا😊و تو قبول کردی (بدون من؟💔) بازی افتاد روی تو و کسی که باید سوال میکرد شد نامی 😢 نامجون گفت جرعت حقیقت گفتی حقیقت 😥(مونی عاشقت شده بود و منتظر فرصت بود که بهت بگه ❤) مونی گفت تو عاشقم هستی یا نه؟؟ 😘تو گفتی این چه سوالیه من ارمی هستم 💜پس یعنی دوست دارم 😃بعد از چندبار چرخوندن سوال افتاد روی تو و جیمین 🤗جیمین باید از تو سوال بپرسید 😀گفت جرعت حقیقت 🙃گفتی جرعت 😮گفت پاشو نامجون رو ببوس 😘تو گفتی قبول نیست 💔(جر نزن 😡)بقیه گفتن تو خودت گفتی جرعت ولی حالا داری جر میزنی😆 از بازی کشیدی کنار (چرا؟😡)بقیه گفتن قبول نیست باید بمونی 😌گفتی باشه کنار نمی کشم ❤و رفتی ومونی رو بوسیدی ❤بعد از چند بار چرخوندن دوباره سوال افتاد نامی و توهم پاسخگو 😥نامی:جرعت حقیقت 🤗تو:حقیقت 😥نامی:عشقم میشی؟ ♡تو هنگ کرده بودی 💔😐بقیه شروع کردن به دست زدن و هلهلهله کردن ❤تو گفتی ار ار ارر اررر اره 😢❤
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
واییییییییییییی قلبممممم عالیییی بودییییی زخیرهههه شددد
موضوعی ک ب کار بردی قشنگ بود و معلومه ذهنه خلاقی داری اما مشکل اینجاست ک زیاد از ایموجی استفاده میکنی و بعضی حرفات یکم بچه گونس:/
در هر حال ب نظرم اگ ادامه بدی پیشرفت میکنی اما
سوالم اینع ک چن سالتع؟
سلام هانیه هستم تستت بی نظیر بود لایک هم شد❤❤💜💜💜
انقدر زیبا بود من موقع خوندن تو دلم غش و ضعف میرفت انگار اونجا بودم😍😍😍😍😍
وایی اشکام در اومد
نامی خیلی جالب بود وای تستات محشر هستن
❤❤❤❤❤
بیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی نظیر بودددددددددددددددد 💋💗💓💋💗💓💋💗💓
مرسی ❤
چرا فن فیک نمینویسی ؟؟؟😂😂 واقعا اگه فن فیک بنویسی خیلی طرفدار پیدا میکنی 😂
برای نحوه اشنایی چیزی به ذهنم نمیرسه فعلا یه دونه برای جیمین پیدا کردم 🤔تا برای بقیه اعضا هم پیدا کنم بعد همه رو تو تستچی تخلیه کنم😂
خب می تونی مثلا از قبل باهم اشناشون کرده باشی یعنی بعد از شروع رابطه بزاری
حتما این کارو می کنم ❤
عالی بود
میسی 💙
قشنگ بود
افرین🍭🧸
میسی ❤😻❤
مثلا برای جین یا جی هوپ اگه میگفتیم نه چی میشد؟!؟!🤣ولی واقعا عالی بود
من میگم که همین رو بردار یه داستان درست کن
😍😍
واقعا؟
اره واقعا منم موافقم
آره موافقم به داستان تبدیل کن