جنگل ارواح پارت2

انچه گذشت ... : چانیلا داشت دنبال اون نور میرفت تا که رسید به جایی که خیلی مه شدیدی داشت و چیزی معلوم نبود ، اون نور هم غیب شده بود ... بعد از چند دقیقه چانیلا تونست ببینه که دید ...!!!!!!!

که دید توی یه جنگله که چندتا قبرستون اونجانست ... اولش یکمی ترسید ولی بعدش بلند شد ببینه کجاست و... که یه دفعه صدایی شنید که میگه : چانیلا ! دلت برام تنگ نشده بود؟؟؟؟؟؟😱

چانیلا وقتی وقتی به پشت سرش نگاه میکنه میبینه!!! دارک چانی اونجاست ...(دارک چانی نیمه ی شیطانیه چانیلاست و برای اینکه همه چیرو متوجه بشین برمیگردیم به گذشته)

گذشته : چانیلا وقتی 7سالش بود تو مدرسه بود که همه میزدنش و بهش حرفای بدی میزدن .... تا اینکه چانیلا از شدت درد نمیتونست تکون بخوره که یهو یه دختر رو دید که جلوی خودشه اون دختر خیلی شبیه چانیلا بود

ولی موهاش و ... با اون فرق میکرد _چیزی شده؟ +تو کی هستی!؟ _نیمه ی شیطانیتم.. +چی؟؟؟؟!!! _باهام بیا .. وقتی چانیلا باهاش رفت دید که توی یه جایین مثل یه قبرستون... چانیلا میگه اینا کین اینجا چه خبره؟؟ دارک چانی : اینجا .......

خب این پارت هم تموم شد تا پارت های بعدی بای😊