(ناظر این یک داستانه، کپی هم نشده، فقط من همچین داستانی مینویسم و بدون محتوا هم نیست)
همه در حال غذا خوردن بودن و چون ISFP غذاش زودتر از بقیه تموم شد، بقیه مجبورش کردن اون بره غذای XNTP ها رو بده، چون هیچکس حتی حوصله خودش هم نداشت.
چند ساعت بعد همه رفتن توی اتاق شون تا بخوابن، چون تو این چند روزه درست نخوابیده بودن. ENTJ هم چون خسته بود و ENTP روی مخش بود اونا رو آزاد کردم و اون ها هم رفتن تو اتاقشون.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
40 لایک
وقتی اتاق intpو intj رو توصیف کردی
فهمیدم واقعاintxام
😂
Intp . Istp هیچکی شک نمی کنه
نزدیک بود اما نه😂
اههه
خب شاید isfp . Infp
به ما تی هاا رحمم کننن
عه اقا ما infpیا اینجا داریم نون ماستمونو میخوریم به ما چکار دارید
منم میخواام
بالاخرهه
اره
عالیییییی
مرسی
چالش:ixfj
حالا می بینیم
پارت جدیددددددددددد
هورااااااااا
یک کتاب خونه ی بزرگ و کتاب هایی درباره ی روانشناسی های تاریک و از این جور چیزا و همینطور کتاب های فلسفی و علمی تخیلی..
>>>>>> اتاق من:)
عالی بود، خسته نباشی..
❤