خواستم یه مطلبی رو یاد آوری کنم 🥺❤️

دیروز یه اتفاقی افتاد که منو یاد موضوع مهمی انداخت خواستم به همه یادآوری کنم

من همیشه قبل از خواب مامانم رو بغل میکنم و دیروز یه بحثی بین ما پیش اومده بود و من شب دوباره مامانم رو بغل کردم اما مامانم گفت

چرا فقط شب ها یادت میوفته که باید بهم احترام بزاری ؟ من هم با خودم فکر کردم و خب بخاطر اینه که معلوم نیست شب که میخوابیم هردو مون صبح بیدا میشیم یا نه 💔 و خواستم منشا اون رو پیدا کنم و فهمیدم که

وقتی که بچه بودم (۵ سالم بود) مامانم برادرام رو باردار بود شب باهاش قهر کردم و بدون شب بخیر گفتن خوابیدم صبح که بیدار شدم..

مامانم شب حالش بد شده بود و به بیمارستان رفته بود و بعد از اون من ۳ هفته مامانم رو ندیدم و خیلی بهم سخت گذشت برای همین همیشه با ترس اینکه اگر فردا صبح دیگه نبینمش زندگی می‌کنم💔

در آخر میخواستم بگم حواستون به گذر زمان باشه اونقدر سریع میگذه که متوجه اون نمی‌شید و مثل من ممکنه با یه حرف یادتون بیاد که کجا چخبره 💔🌹🥺