داستان واقعی پنج شب در کنار فردی

ابتدا بگذارید براتون درباره ی بازی پنج شب در کنار فردی توضیح بدم این بازی در یک رستوران اتفاق می افتد. رستوران فردی فزبر که به چهار روبات شبیه به حیواناتش (انیماترونیک) شگفت انگیزش معروف است. فاکسی، بانی، چیکا و فردی. اونها در روز دوستان خوبی برای کودکان شما هستند اما در شب اوضاع کمی متفاوت است. آنها شب ها خود به خود از جای بلند میشوند و در سراسر رستوران پرسه میزنند صاحب رستوران از این باخبر هست اما نمیخواهد پولی برای تعمیر این روبات ها بدهد پس در نتیجه او تصمیم میگیرد که نگهبانی برای شیفت شب در ساعات ۱۲ تا ۶ صبح استخدام کند که او ما یعنی مایک اشمیت هستیم. چیزی که صاحب رستوران نمیداند این است که روح پنج کودک انیماترونیک ها را تسخیر کرده اند و آنها به ما حمله میکنند چون یونیفرم کاری ما شبیه یونیفرمی است که قبلا در تن ق*ات/ل خودشان دیده اند. ق!ا/تل مخترع این روبات ها است؛ ویلیام افتن مرد روانی ای که کودکان را با لباس عروسکی خرگوش طلایی (اسپیرینگ بانی) گول میزد آنها را میک$شت و در بدن انیماترونیک ها قایم میکرد. توجه: برای این پست زحمت زیادی کشیده شده از جمله ادیت کردن عکس کاور که رسما پدرم در اومد و سر زدن به منابع مختلف و در نهایت نوشتن متن این پست برای دانستن اطلاعات بیشتر هم میتونین به پست معرفی بازی پنج شب در کنار فردی نسخه ۱ مراجعه کنین

در سال ۱۹۹۳ میلادی در رستورانی به نام Chuck E. Cheese شش نفر به نام های نیتن دانلاپ، بابی استیونز، بنجامین گرانت، مارگارت کلبرت، سیلویا کرال و کالین اوکانر در آنجا کار میکردند. هرچند افراد زیادی در این رستوران کار میکردند برخی در شیفت صبح و برخی در شیفت شب و برخی به صورت تمام وقت در آنجا کار میکردند ولی ما فعلا با این شش نفر کار داریم. در این بین، نیتن به دلیل انجام ندادن کار هایش در ساعات کاری اخراج میشود. او میگوید که بر میگردد و انتقامش را میگیرد اما مدیر رستوران مارگارت توجهی به حرف هایش نمیکند و او را سریعا اخراج میکند.

هفت ماه بعد نیتن به رستوران برمیگردد در ساعت ۹ شب وارد رستوران میشود؛ غذا سفارش میدهد و مدتی خودش را با بازی های آرکید مشغول میکند. در نهایت در حوالی ساعت ۱۰ به دستشویی میرود و آنجا قایم میشود. پس از گذشت از ساعت ۱۰ و بسته شدن رستوران نیتن از دستشویی بیرون می‌آید به کارکنان شیفت شب حمله میکند. او به پنج تن از کارکنان شل&یک میکند و ۱۵۰۰ دلار از رستوران می دزدد. ۴ نفر از کارکنان میم$یرند اما در این حین بابی زنده میماند؛ نیتن در اصل به فَک او ش/لیک کرده بود. بابی خودش را به نوعی به موش مردگی زده بود به طوری که نیتن متوجه زنده بودن بابی نشده بود. بابی موفق شد زنده بماند و به پلیس همه چیز را اطلاع دهد و در نهایت نیتن ۱۲ ساعت پس از سرقت بازداشت شد. نیتن از همان دوران کودکی مشکلات روانی داشت و در دوران راهنمایی چند خ!ودک٪شی ناموفق داشت. او سابقه کار های خلاف هم داشت. نیتن در روز تیراندازی به دوست هایش گفته بود که قرار است به رستوران برگردد، همه را بک/شد و پول ها را بدزدد اما طبق معمول دوست هایش حرف او را جدی نگرفتند و همین امر مستحق به بوجود امدن همچین حادثه ای شد.

حالا میخوام براتون از شباهت انیماترونیک ها و کارکنان رستوران بگم. اول از همه از گلدن فردی شروع میکنیم: گلدن فردی به طرز عجیب و بی جانی روی زمین مینشیند البته همانطور که قبلا گفتم او اکسواسکلتون ندارد به همین دلیل اینجوری بی جان بر روی زمین افتاده است درست مثل بابی؛ به نظر میرسد که فک گلدن فردی شکسته است در داستان واقعی هم نیتن به فک بابی شل!یک کرده بود. همچنین به نظر میرسد که گلدن فردی خودش را همچون بابی به موش مردگی زده باشد.

دوم فاکسی: فاکسی در اتاقی جدا فقط مخصوص خودش قرار دارد (پناهگاه دزدان دریایی) و به نظر میرسد که در حال انجام کار مهمی است ونمیخواهد کسی مزاحمش شود مارگارت هم همینطور است؛ او مدیر رستوران است و همیشه در دفترش مشغول ردیف کردن کار ها است. شاید بگید مارگارت رئیس است و فردی هم همینطور اما ویژگی های مشترک خانم مارگارت با فاکسی بیشتر است.

سوم بانی: بانی بیشتر مواقع در اتاقی شبیه به انباری یا آبدارخانه است. در این اتاق چند جارو و پارچه و سطل آب قرار دارد و همین باعث میشود که ما فکر کنیم بانی از بنجامین الهام گرفته شده است. بنجامین مسئولیت تمیز کردن رستوران را بر عهده داشت به همین خاطر اغلب با طی و جارو سر و کار داشت.

چهارم چیکا: چیکا همیشه از کنار دستشویی عبور میکند. همچنین پیشبند کوتاه و سفید او مانند کارکنان رستوران است. سیلویا هم در زمان حمله به دستشویی نزدیک تر بوده و درحال تمیز کردن میزی بوده است. با اینکه شباهت های زیادی با هم ندارند اما میتوان گفت چیکا همان سیلویا است.

پنجم فردی: فردی اغلب در تاریکی حرکت میکند و سرگروه این بند هست اما این ها هیچ شباهتی به نفر آخر لیست یعنی کالین ندارد. او معمولا در دستشویی زنانه هست و همین امر باعث شده که ما بگوییم او کالین است.

فناف فن ها با توجه به این داستان تئوری مطرح کردند که در آن میگویند شاید ما نیتن، ق:ات*ل کارکنان رستوران و در بازی ق*ات^ل بچه ها هستیم و پس از مدت ها به رستوران فردی فزبر برگشتیم و حالا مجبوریم چهره ی خشمگین بچه ها را در بدن های جدیدشان ببینیم. اما تئوری دیگری هست که میگوید تما قضایا تمام شده است و ما هر شب شاهد خوابی هستیم که در آن ما دوباره به رستوران فردی فزبر برگشتیم؛ هر شب از ساعت ۱۲ تا ۶ صبح این کابوس را تحمل میکنیم، بله هر شب! در بازی پس از تمام کردن پنج شب به ما چکی برای پرداخت حقوق داده میشود و که روی آن نوشته است: کار خود را خوب انجام داده اید هفته ی بعد می بینیمتان. همچنین نشانه های دیگری هم وجود دارد مثلا گلدن فردی به طور ناگهانی بر روی صفحه به همراه جمله ی《 این منم》درست روبه‌روی صورتتان ظاهر میشود. و طبق این تئوری ما داریم بار این ق/ت^ل ها را به دوش میکشیم و به آنها فکر میکنیم شاید اصلا روحی وجود نداشته باشد که به خوابمان بیاید و خوابمان را دستکاری کند و ما با یاد آوری و هر روز هر شب به آنها فکر کردن داریم به خودمان عذاب میدهیم عذابی که سعی داریم ازش فرار کنیم ولی اونقدر درگیرشیم که حتی خودمان هم فراموش کردیم. فردا می بینیمتان! 👥📞