
سلام👋👋👋👋👋👋👋
از زبان ا/ت= بعد از تموم کردن غذا من و مامانم از میز پاشدیم و ختمت کارمون اومد میز رو جمع کرد و من رفتم اتاقم و تکالیف هایی که معلم گفته بود رو انجام دادم ساعت ۶ بود اومدم پایین و نشستم فیلم رو که ساعت ۶ میداد دیدم (بعد نیم ساعت ) از زبان ختمت کار زنگ خونه زده شد و رفتم باز کردم از زبان ا/ت = بابا اومدی از زبان بابا = اره دخترم مدرسه چطور پیش رفت ا/ت = خوب بود با ۱ نفرم دوست شدم (خلاصه با بابات حرف زدی وقت شام بود ساعت ۹ شام رو هم خوردین ساعت ۱۰ خوابیدین) از زبان ا/ت اه باز باید برم مدرسه چه مدرسه خوبیم هست (خلاصه مسواک صبحانه و.... رسیدین مدرسه) در رو باز کردم پیاده شدم (انقدر از خود راضی نبودی که بخوای یکی برات در رو باز کنه دور از چشم بابا و مامان خودت در رو باز میکردی) وسط راه بودم که صدایی اومد 'به به ببین کی اینجاست' بازم تو برو مزاحم نشو جیمین =
این چه حرفیه من مزاحم نیستم مراحمم ا/ت =( در فکر ا/ت = بلاخره که نقشمو رو میکنم 😂 هرچی میگی بگو ماهم بشنویم😂😂😂😂) راهم رو کج کردم رفتم داخل مدرسه خوشبختانه سارینا اونجا بود (نامه ای مینویسی و اخر نامه اسم جیمین رو مینویسی و میزاری کیف یکی از دخترای مدرسه اونم نه از کلاس خودتون ) (من با مدرسه راحت ترم تا برسه به دانشگاه نوشتن😂) از زبان نویسنده ا/ت= سارینا نقشه رو فهمیدی دیگه .سارینا = اره فهمیدم . ا/ت =خوبه .
از زبان ا/ت= معلم اومد (خلاصه زنگ تفریح شد😂)(نقشه اماده بود و در کلاس Aکیف یکی از دخترا بود)(۳ کلاس وجود داره چون خیلی نفر بود ۳ تا کلاس شده کلاس اول Sکلاس دوم B کلاس سوم A)(چون از خطش میفهمید معلم کار ا/ت در کلاس ۳ گذاشت) در حیاط صورت جیمین رو تصور میکردم میخندیدم هی سارینا میگفت خیلی نخند بد میشه واست تا صدا یه دختر اومد و داست با جمله ...جیمین منم عاشقتم راه میرفت ... از زبان نویسنده دختره انقدر رفت که اخر به جیمین رسید بغلش کرد جیمین هی تکون خورد و اخر دختره رو از بغلش در اورد گفت چته از زبان دختره باورم نمیشه منو دوست داری از زبان جیمین چی میگی و دیدم یه نامه رو اورد جلو گفت تو اینو نوشتی نامرو گرفتمو خوندم و تو دستم مچالش کردم گفتم اینو من ننوشتم یگی باهات شوخی کرده حالا هم برو اون ور . و وقتی دختره رفت دیدم ا/ت داره اونجا میخنده شک ندارم که کار اون بود
رفتم پیشش گفتم تو به عواقبشم فک کردی از زبان ا/ت سارینا تو بهتره بری اون ور بهت اسیبی میرسه یه موقعی بهت (سارینا رفت) تو فک کردی من از تو می ترسم این کردم کردم به عقل بیای و از کنارش رد شدم از زبان جیمین نقشه خودتو رو خودت دوباره انجام میدم ببین چه حالی داره (بابای تو و بابا جیمین دوست هم هستن)(دوست که چه بگم دوست هم نمیشه برادر میشه)(انقدر دوست هایه خوبین) از زبان ا/ت همه زنگا تموم شدن با سارینا بای بای کردم عمو جلو در بود سوار ماشین شدم رفتم خونه به مامان و بابام سلام کردم بعد رفتم اتاقم به نقشه ای که جیمین میکشه فک کردم به اینم فکر کردم که فردا حتما روز بدی میشه تازه یه نقشه هم که به ذهنم نمیاد اه
خلاصه شب هم با فکرای من گذشت (در مدرسه) از زبان جیمین= منتظر نقشه باش ا/ت = نه اینکه بی سبرانه منتظرم (بعد کلاس زنگ تفریح ) اون کیه دیگه اسم منو میگه واسا چی عاشق من کی عاشق شدم خودم نمیدونم
اگه غلط املایی داشتم به بزرگی خودتون ببخشید کیبردم هنگ میکنه بای👋🌸
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
داستانت عالی بود ولی من یه ماه که منتظرم لطفا پارت بعدی رو زودتر بزار
عالییییییییی بود💜😘پارت بعدی زودددد🙏لایک❤
بعدیییییییییییییییییییییی :(
باش