معرفی کتاب معمایی؟

مالوری کوئین پرستار بیست‌و‌یک‌ساله‌ای است که به‌تازگی کار خود را در خانه‌ی مکسول‌ها آغاز کرده. او در زمان اندک آشنایی‌اش با این خانواده تجربه‌ی دل‌پذیری داشته و با تدی، فرزند چهارساله‌ی آن‌ها احساس صمیمیت و راحتی می‌کند. تدی به نقاشی علاقه‌ی زیادی دارد و هر روز شکل‌هایی مثل درخت، خرگوش و بالن را نقاشی می‌کند؛ تا اینکه یک روز مالوری متوجه تغییر موضوع نقاشی‌های او می‌شود. او این‌بار مردی را نقاشی کرده که در جنگل جسد یک زن را روی زمین می‌کشد. در کتاب تصاویر پنهان در جریان جزئیات این نقاشی‌ها و ارتباطشان با زندگی مالوری قرار می‌گیرید. مالوری که تازه به واسطه‌ی شغلش پناهگاهی امن برای زندگی پیدا کرده، مدام نیمه‌شب‌ها با صداهای گوش‌خراشی که از اتاق مهمان‌خانه‌ می‌آید از خواب می‌پرد و احساس می‌کند کسی او را زیر نظر گرفته است. از سوی دیگر نقاشی‌های تدی باعث شده یقین پیدا کند که در این خانه قتلی اتفاق افتاده. حالا نقاشی‌های تازه‌ی تدی به قدری ذهن مالوری را به خود مشغول کرده که می‌خواهد هرطور شده راز این تصاویر اسرارآمیز را کشف نماید. باید دید آیا نقاشی‌های تدی و شخصیت دختری که در آن‌ها مدام تکرار می‌شود، هویتی واقعی دارد؟ آیا ممکن است این تصاویر نشان‌دهنده‌ی حضور ارواح سرگردان در خانه‌ی مکسول‌ها باشد؟

«الیویا»‌ هنرمندی ۱۴ ساله که از طریق زبان اشاره ارتباط برقرار می‌کند. او از یک سالگی در «مدرسهٔ مریلانس برای دختران مستقل» زندگی کرده، اما هیچ‌وقت احساس نکرده که این مکان، خانه او است. سایر ساکنین زبان اشاره نمی‌دانند و بعضی دخترها او را آزار و اذیت می‌کنند. ساختمان مدرسه پر از موجوداتی است که فقط «الیویا» می‌تواند آن‌ها را ببیند. او پس از مدتی، نامه‌ای را از طرف «عمو آرتور» دریافت می‌کند که در آن او را به عمارت گالانت دعوت کرده است؛ ولی در دفترچه ای که از مادرش به او رسیده است نوشته شده« در امان خواهی بود اگر از گالانت دور بمانی!»

دانشجوی پزشکی در بیمارستانی شیفت شب میدهد؛ ناگهان متوجه اتفاق های عجیب و غریبی در بیمارستان می شود که کارکنان ناپدید می شوند و در ها قفل میشود! به نظر میرسد تمام راه ها برای او بسته اند...

از این به بعد رو حال خلاصه ندارم😑🙏🏻

🌩👻🔪💀☠️

👻👻👻👻👻

🔪🔪🔪🔪🔪🔪

☠️☠️☠️☠️☠️☠️☠️