
سلام ..... 😊☺
از زبان لی هی : داشتم برمیگشتم دیدم هواپیما داره میره داشتم میدویدم سمت در هواپیما که دیدم در داشت بسته میشد 😨 😵 یهو دیدم ی نفر از پشت منو گرفت بعد پریدیم توی هواپیما ✈ الی : وای 😱 😨 لی هی بلند شو بلند شدم ببینم کی منو گرفت و پرید نگاه کردم دیدم دو چی بود 😀 من : سلام دوچی تو که از کره اومدی ایران درس بخونی حالا میخوای برگردی کره 😅 ( دوچی هم دانشگاهی شما بود و دیوانه وار عاشقتونه ولی خیلی آدم هوس بازه) دوچی :😂 میدونم من بخاطر خواهرم آومدم ایران درس بخونم 😁 ببینم لی هی شمار صندلیت چنده 😊
شرمنده من گم کردم از کجا نوشتم از اینجا مینویسم 😐😑 دوچی : ببینم لی هی شماره صندلیت چنده 😕؟ من : امممم خب شماره صندلیم ۰۰۵ هست 😐 دوچی : چقدر خوب کنار من میشینی بعد الی رفت سرجاش و دوچی هم دست منو گرفت و رفتیم روصندلی نشستیم 😐 دوچی : لی هی شنیدم که با الیسا بورسیه دونفره گرفتین 😑 این درسته 😕؟ من : خب آره دوچی : میدونی که بورسیه دونفره بهشون خوابگاه نمیدن 😐 من : آره 😟 دوچی : الان میخوای کجا بمونی 😑😐😕؟ من : نمیدونم 😔
دوچی:خب بیاین خونه من خونه من هیچکس توش نیست بجز دوجین برادرم میدونی که😕؟ من : آره نمیدونم نظر الی هم مهمه 😐 دوچی: خب وقتی رسیدیم بهش بگو 😊 من : باشه 😐 دوچی : ببینم لی هی بلدی گیتار بزنی 😄 من : نه امممم تو بلدی 😐 دوچی آره میخوای یادت بدم 😀 من : تو هواپیما 😐 دوچی : چه اشکالی داره 😶 من : باشه 😐 بعد دوچی گیتارش رو از تو کیفش درآورد یه چیز دیگه هم درآورد ولی جلد داشت نفهمیدمن چی بود بعد گزاشتن زیر صندلی دوچی: لی هی میدونم شعر مینویسی من: ت..تو... تو از کجاین میدونی 😰 دوچی یادته ی شعر نوشتی بعد انداختیش توی زباله ها من برش داشتم
دوچی : چون قشنگ بود من گفتم بهت یاد بدم گیتار بزنی 😄 من :😡😡 دوچی: اعصبانی نشو بعد گیتارش رو داد دستم گرفتمش دوچی : نه نه اینجوری نگیر دستت با این ریتم بزن بعد از یک ساعت یادگیری 😩😩 دوچی : کارت عالی بود الان خیلی از ریتم هارو بلدی 😊 من : بخاطر تو بلدم 😅 دوچی :😊 بعد دیدم اون چیزی که گزاشت زیر میز رو درآورد 😐و دادش ب من .، من : این چیه 😐 دوچی : بازش کن بعد بازش کردم دیدم ی گیتاره
من : دوچی چرا اینو برای من خریدی خیلی گرونه 😐 دوچی: چشمای تو ارزشش خیلی بیشتر از اینه از زبون دوچی وقتی اینو گفتم دیدم لی هی با دست زد تو پیشانیم و گفت دوچی فک کنم خون به مغزت نرسیده ها 😂😂 دوچی : 😒😒 از زبون لی هی : بعد به بیرون نگاه میکردم که نفهمیدم چطور خوابم برد 😴 از زبان دوچی دیدم لی هی خوابم برد 😊 داشتم با گوشیم ور میرفتم که یهو دیدم هواپیما ی تکون خیلی بد خورد 😨😨 خلبان گفت مسافرین محترم نگران نباشید چاله هوایی بود 😐 بعد دیدم بخاطر تکون هواپیما سر لی هی افتاد روی شونم منم که از خدام بود سرم رو گزاشتن روی سرش و خوابیدم 😴😴 از زبان الی : خواستم برم wc که دیدم سر لی هی و دوچی روی هم هست و خوابیدن پس گوشیم رو درآوردم و ازشون عکس گرفتم 😂😂(بچمون یکم فضوله 😆😅)
ممنون که تستو خوندی عزیزم امیدوارم خوشت بیاد لطفا لایک کن و اگر مشکلی داشت بگین که تکرار نشه میدونم تا اینجا زیاد جالب نبود ولی بهتون قول میدم جالب میشه 😊 بای بای کیوتام 😘❤💛💚
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خوب بود 😇
خودم اولی نظر میدم خودم اولین لایک زدم 😍❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤اینم بقیشبرم زود پارت هشت بخونم
ممنون عزیزم 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙(اینم واسه قلب )ممنون که نظر دادی و لایک کردی