سلام به دوستان گل و عزیزم❤ به خاطر دیر شدن این پارت عذر میخوام اما همگی میدونید که ایام امتحانات بود و...... خلاصه بریم سر داستان
از زبون نویسنده: گابریل: ناتالی! ناتالی: بله قربان. گابریل: برو و اونا رو به داخل راهنمایی کن. ناتالی: بله چشم. بعد از اینکه ناتالی رفت بیرون، گابریل حسابی رفته بود تو فکر که این دختر کیه؟ همین طور که تو فکر بود لیدی باگ و آدریانا اومدن تو و گابریل، خودشو از فکر و خیال بیرون کشید. لیدی باگ: سلام آقای آگراست. گابریل: سلام! آدریانا کلاهی که روی هودیش بودو از سرش پایین کشید. به طوری که موهاش معلوم شد و گابریل از اینکه اون خیلی شبیه به امیلی بود و نگاه آشنایی به خونه داشت تعجب کرد. آدریانا جوری که انگار خیلی با اون خونه آشناست ، نگاه عمیقی کرد بعد لبخندی زد و........
(عکس بالا آدریاناست)
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
نکته: آدریانا چشماش سبز نعناییه ولی نتونستم سبزش کنم.
عالی بود :)
پارت بعد بده دیگه پوسیدیم
به خاطر امتحانا یه کم سرم شلوغه ولی سعی میکنم زود بنویسمش.
مرسی:)
پارت نمیدی؟ دقییدم
پارت بعد کی میدی؟
نمیدونم معلوم نیست ولی شاید پس فردا یعنی پنجشنبه بذارمش.
حتما بزاری ها تا من دق نکردم
حتما❤
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بوددددددددددددددددددد
زود تر پارت بعد رو بدهههههههههههههه
راستی آدرینا خواهر آدرینه؟ اگر اون عکس اولیه آدرینا بود احتمال اینم هست که بچه ی مرینت و آدرین هسته که از آینده اومده ولی احتمال اینکه خواهر آدرین باشه خیلی بیشتره😁😁
خب تو پارت بعدی میگم 😁
هوم
سلام ممنون میشم از داستانم حمایت کنی🤝دوتا لایک خورده و خیلی وقته گذاشتم ✨راستی عالی بود. قلم فوق العاده ای داری.
مرسی