عمارت MBTI/ پارت 6

اتاق خالی و تاریک بود، هیچ صدایی به جز صدای نفس کشیدن شون نبود، البته بجز ضربان قلب ENFP که انگار با نفس کشیدنش مسابقه گذاشته بود (😂) XXXX: خوب، خوب، اینجا چی داریم؟! /XXXX2: مگه کوری خودت نمی بینی؟! /XXXX: آخه اینجوری هیجانش بیشتر میشه/XXXX2:مگه فیلم ترسناکه؟! /XXXX: آره😐/ XXXX2: 😐 به هر حال، ما از شما دوتا شنگول اطلاعات میخوایم/ INFP: شنگول؟! / ENFP:من قبول دارم که شنگولم😌 / INFP:چقدر با افتخار😐 xxxx ها نقاب ها شون رو بر می دارند

INFP و ENFP: واتت؟ ENTP و INTP؟! چرا؟! /ENTP: ساکت، ساکت، ما فقط از شما اطلاعات میخوایم😠/ INFP: اطلاعات؟! /INTP: ما میخوایم شایعات رو بررسی کنیم🧐 /ENTP: خوب میریم سر اصل مطلب، حقیقت داره که شما دو تا با INTJ و ENTJ رابطه دارین؟!🧐/ INFP: ها؟! /ENFP:آره😆 (چه بچه صادقی😐) INTP: الان واقعا اعتراف کرد؟! 😐/ ENTP: آره😐 / INTP:همش همین بود؟! هنوز حتی به مرحله بازجویی خشن هم نرسیدیم😤 ناگهان در کوبیده میشه و در با شدت زیاد باز میشه..

این ENTJ و INTJ و ENFJ و ESTP هست، اما چرا ESTP لباس پلیس پوشیده؟! ENFJ هم لباس قهرمانا رو پوشیده، ENTJ همون کت شلوار همیشگی رو پوشیده، INTJ هم همینطور ENTP: آمم چرا ESTP و ENFJ اینطوری لباس پوشیدن؟! /INTJ: از اونجایی که اینا جوگیرن ازشون بعید نیس😐 / INTP: آهم/ ESTP:به نام قانون ایست! INFP و ENFP رو تحویل بدید! /ENTP تفنگش رو بالا میاره: بشنید رو زمین دستاتون رو بیارید بالا!!! /اونا میشینن/ENTJ: این کارا برا چیه؟ مگه فیلم هندیه؟! /INTJ: باید همون موقع میکشیم😡/ ENTP:فعلا که نوشتی😎 / INTJ:خودم کردم که لعنت بر خودم باد😒

خوب، ENTP و INTP علاوه بر ENFP و INFP بقیه رو هم گروگان گرفتن ENTJ: چرا الان ما زندانی هستیم؟ /ENTP:چون چ چسبیده به را / XNTJ:🤬 این داستان ادامه دارد... 😂

تمامممممم😄

بخدا دستم خورد