بریم که این افسانه روسی رو با هم بخونیم 💎
در زمانهای گذشته، تاجری همراه با همسرش زندگی میکردند؛ آنها تنها دارای یک فرزند بودند، دختری زیبا به نام واسیلیسا. زمانی که واسیلیسا تنها هشت سال سن داشت، مادرش به بیماری لاعلاجی دچار شد که هیچ طبیبی قادر به درمانش نبود. مادر واسیلیسا قبل از مرگش به او عروسک کوچکی از جنس چوب داد که او نیز از مادرش به ارث برده بود و به واسیلیسا گفت: هرگز آن را به کسی نشان نده، همیشه و همه جا آن را در اختیار داشته باش، زیرا هر زمان که در دردسر باشی تو را یاری خواهد کرد. هنگامی که اتفاق ناگواری برایت افتاد، به مکانی خلوت و ساکت برو و به او چیزی برای خوردن و آشامیدن بده، و او نیز راهکار را نشانت خواهد داد.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
دوست داری وایب اکانتت رو بذارم ✨
برو توی نظرسنجی«وایب اکانت هاتون»🌟🌓
توضیحات رو بخون🦄💞
ادامه اش رو خودتون می فهمید🌷🎉
پین؟