شعر ناظری🗿💙

ناظرقلی! زحمت بکش، یاعلی بگو📿 چشم انتظار همت تو کاربران است👥 فردا اگر درنگ کنی، کوچه های تستچی🌁 میدان جنگ تن به تن و تانک با تن است🔪 از راه اگر بمانی و دیر شود انتشار💹 تکلیف سایت خاطره های تو روشن است💀 ناظرقلی! به وسعت دریاست نام تو🏖️ تستچی در تلفظ نام تو الکن است🗣️

ای ناظر عزیز🌹 که جانم فدای تو💘 قربان انتشار و لایک و کامنت تو💞 هرگز نشد محبت فلان و بهمان🕳️ همپایه‌ی محبت و مهر و وفای تو💖 مهرت برون نمی رود از تستم که هست📩 این اکانت، خانه‌ی تو و این سایت، سرای تو📰 انتشار تو مایه‌ی خوشنودی من است😍 زیرا بُوَد انتشار تست در رضای تو🌝 گر بُوَد اختیار سایتی به دست من👉 میریختم تمام تستچی را به پای تو👣

با اینکه دقت به لطف آب است💦 انتشار هر تست صواب است📿 آب ارچه همه زلال خیزد🔵 از خوردن پر ملال خیزد🤧 دقت و انتشار چون دُر✴️ تا ز انتشار تو، تستچی شود پُر🗯️ لاف از انتشار چو دُر توان زد💫 آن تست بُوُد که پر توان زد👊 یک دسته تست دِماغ پرور🌺 از خرمن صد هرز، بهتر😀

خوشا آنان که ممد یارشان بی👬 زِ رد و انتشار، کارشان بی👨‍💻 خوشا آنان که دائم در انتشارند🙄 بهشت تستچی بازارشان بی🍃

اگر ناظر به تستم رو نماید🙋 در باغ انتشار را می گشاید🌱 تستم را نقش کردم تا بیاید✳️ شعرم را بافت کردم تا بیاید⛎

ای نام تو ناظر، به گلدان لبم☘️ در انتظار تو قوطه ور، روز و شبم😟 در خاک تستچی، بذر تست کاشته‌ام🛠️ باران انتشار تو را می طلبم🌝

ببخشید چرت و پرت بود🗿💔 و البته با اصکی از کتاب فارسی🗿🗡️ برو نتیجه چالش داریم-اگه با تستم حال کردی قلب پایین رو قرمز کن مقسی (∩ ͡° ͜ʖ ͡°)⊃--❤️