سلام😁هرگونه کپی ممنوعه.
که یهو آدریانا بهتر شد و از زمین بلند شد. من: یهو چیشد؟ اول که مثل ج*ن ظاهر شدی، بعدشم دنبال آدرین بودی حالا هم که.....
لیدی باگ: کت بس کن! نمیبینی حالش بده! آدریانا: متاسفم من.... من نمیخوام بین شما ها دعوا راه بندازم و میدونم که چقدر همو دوس*ت دارین. مشکلی نیس من خودم میرم فقط آدرسشو بهم بدین. لیدی باگ: نه! گربه منظوری نداشت. آدریانا: من نمیدونم منظوری داشت یا نداشت فقط میدونم که حتما باید آدرین رو پیدا کنم. خواهش میکنم! من: باشه. خیله خوب! بانوی من؟ لیدی باگ: بله؟ من: میشه تو اون رو ببری؟ یادم اومد باید برم خونه و اگرنه تو در* دسر میفتم. لیدی باگ: باشه. اشکال نداره ولی دفعه ی بعد که سر ماموریت بودیم، لطفا وقتت رو خالی کن. من: آها باشه. ممنون. آدریانا: گربه ی سیاه متاسفم که... من: نه نه تقصیر من بود.( راستی یه نکته، ریناروژ و کاراپاس رفتن خونشون و لیدی باگ گفته فعلا معجزه گرا پیششون باشه تا بهشون خبر بده. ببخشید این رو یادم رفت بنویسم😅) تو واسه چی عذر خواهی کنی؟ آدریانا: خب راست گفتی. البته همشو نه ولی واقعا من یهو از ناکجا ظاهر شدم و اومدم که آدرس کسی رو بخوام. یه بخشیش تقصیر منم هست. لبخندی زدم و ازشون خداحافظی کردم و یه جا قایم شدم و آدرین شدم که یهو................
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
پارت بعدی رو حتما بذار