9 اسلاید صحیح/غلط توسط: 🌹i.sh🌹 انتشار: 4 سال پیش 16 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب اینم قسمت چهارم 😁
به نام خدا . با سلام و عرض ادب خدمت شما دوستان عزیز من 😁.
از زبان i.sh: آدرین از پنجره حموم داخل شد و خودشو گربه شور کرد . بعد از حموم در اومد و با چهره عصبانی......
یک ربع قبل از زبان گابریل: لعنتی 😠. بازم شکست. ناتالی وقتشه. وقت چی قربان . هیچی تا تو فکر کنی برگشته. قربان اما آدرین کت نوار نیست (چرا هست 🤭). دویدم و رفتم تو اتاق آدرین. دیدم نیست 😈. بعد صدای آب رو از حموم شنیدم 😕. داد زدم آدرین 😠. یه ده دقیقه ای صداش کردم😐. بعد ده دقیقه صدای پنجره حموم رو شنیدم .😶 بعد یه. دقیقه آدرین اومد بیرون . داد زدم سرش کی نصفه شب میره حموم 😕. بعد دستش رو گرفتم و خواستم انگشترش رو در بیارم که ........
از زبان مرینت:رو تختم دراز کشیدم و گفتم تیکی عجب گلیه ها 😍 تیکی گفت بله انگار خوشا اومده 🤭. گفتم بله و نه دیگه تا اون حد که از این کت لوس خوشم بیاد 🤫. تیکی چی شده. مرینت تبدیل شد و برو اتاق آدرین بدو 😭. تبدیل شدم و رفتم دیدم آدرین و پدرش دارن کشتی می گیرن 😐. تبدیل شدم. به تیکی گفتم قضیه چیه که منو این جوری حول حولکی کشوندی اینجا 😠. من بهت میگم .
چیییییی 😲. نورو 😲. بله خودمم (علامت مرینت % علامت تیکی # علامت نورو *)* آدرین کت نواره خودم با چشای خودم دیدم 😁. و گابریل هم ارباب شرارته 😭. %دروغه . . من به تیکی پیام دادم بیاین اینجا خوبی مرینت . (حدس بزنین کیه 😎
(علامت پلگ $)$ چی نورو 😲. #اینجا چه خبره. * ببینین پلگ دیده جون کت در خطره به کوامی لیدی باگ پیام داده. $درسته . خب تو اینجا چی کار داری.* بابا گابریل ارباب شرارته. به خاطر همونه که می خواد انگشتر آدرین یعنی انگشتر کت نوار رو بگیره چون با دیدن عکس های کت نوار و آدرین مطمئن شده 😭.%خب پس تبدیل میشیم و میزنیم به دل خطر 😎.از زبان آدرین :یهو پدرم افتاد اون ور 😱. دیدم لیدی باگ اومده بهم گفت:باگابو آماده شو 😎. دیدم پلگ میگه منتظر چی هستی .😐. نورو گفت مرینت سنجاق زیر دستمال گردنشه . از زبان مرینت : سنجاق رو برداشتم و زدم به خودم . گابریل به هوش اومد و گفت:لیدی باگ و کت نوار. شما شکست می خورد و خواست تبدیل بشه که دید سنجاقش نیست .
گابریل:گفت دستم رو شد 😭. دیگه نمی تونم امیلی رو زنده کنم . دیدم آدرین زد زیر گریه گابریل هم همینطور. بعد همو ب غ ل کردن. گفتم احساسی نشین . کت انگشترت رو به من بده کت داد . بعد رفتم خونه استاد فو. تیکی گفت:خب یه راهی هست. گفتم: چی گفت:باید با سه تا کوامی یعنی لیدی . کت . اژدها. گفتم چرا آژدها گفت چون آژدها یه موجودی هست که عظمتش همیشه زبان زده. بعد گابریل آدرین عشقمو که الان اصلا بهش اهمیت نمی دم.(آره جون خودت 😝). امیلی رو آوردم خونه استاد فو . بعد تبدیل شدم و آرزو کردم. و بعد..
ببخشید جای حساس کات کردم. یکم داستان پیچیده شد درسته. بازم ببخشید . قیمت بعد با به میل همهی میراکولری هاست .
لطفاً کامنت بزارید بگید چطور بود ممنون.
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
زیبا بود 🌹