این پارت ۲ عشق با طمع عذاب (تهیونگ) هست . امیدوارم لذت ببرید
ازش ترسیدم . به زور از روی پاش بلند شدم و رفتم به سمت درب حتی باهاش خداحافظی هم نکردم .
منظورش چی بود که صدات و کسی نمیشنوه!؟
احساس میکردم راهی که اومدم طولانی تر شده بود ، سرم گیج میرفت درب اتاقمو دیدم و رفتم داخل اتاقم سرگیجم قطع شد اما مثل اینا که کوه کندن افتادم رو زمین و خوابم برد
ا.ت : وایییبییی نههههههه تمرینم و جا موندمممممممممم
بدو بدو رفتم سر کلاس
خداروشکر ۳۰ دقیقه دیگه مونده بود
ای بابا این تهیونگم که اینجاس😐
بعد از تمرین رقص خواستم خداحافظی کنم ولی تهیونگ دستم و گرفت
تهیونگ : کجا کجا
ا.ت : چی میخوای ، چرا دست از سرم بر نمیداری
تهیونگ : تو خودت دیر اومدی حالا باید تنبیه بشی
اا.ت : تروجان مادرت به پی دی نیم نگو
تهیونگ : 😏 خب از اونجایی که یه مدت کوتاهی منجیر بودم تنبیهتو خوب میدونم . . فکر کنم باید ...... ا.ت : وایسا هرچی تو بگی ولی چیزی به هیچکس نگو
تهیونگ : بیا با هم بریم پاساژ
ا.ت : هه اینکه عین اب خوردنه
تهیونگ : ولی هرچی برداشتم و تو حساب میکنی
ا.ت : 😐🙄
9 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
26 لایک
خیلییییی قشنگه
داستان منم بنگر😇
خیلی فیکتو دوست دارم
داستان منم بنگر😇
محشر بود لاولی .
تروخدااااا پارت بعدی رو بزااااررررررررر خیلیییی عالیهههه 😍😍😍😍😍😍😍😭😭😭😭😭
آخه چند روز گزاشتیش تو بررسی 😐
چرا اینقدر دیر اومد 😡 😡
الان دیگه سکته ناقص میکنم 😬😬😠
پارت بعد تو برسیه؟عالی بود لاوم:)😍😍😍
بله عزیزم مرسی🌹❤
بسی عالیییی😁😁😁😁
پارت بعدیییی😁😁😁😁
عالیییییییییییییییی بودددددد پارت بعدی 😢 😘💙
این پارت بعد چقدر دیر اومد 😡😡
چند روز گزاشتیش توی بررسی 😐؟