Mbti:محدودیتی خطرناک برای انسان ها!

قبل از شروع لطفا لطفا لطفا این تست رو ترک کنید اگه هنوز از لحاظ عقلی و فکری انقدر توانا نیستید که بتونید نظرات و دیدگاه های مختلف رو پذیرا باشید و تعصبی به باورهاتون اعتقاد دارید.

شاخص نوع مایرز-بریگز (MBTI) نامی شناخته شده و قابل احترام است. MBTI که در اواسط قرن بیستم توسط کاترین کوک بریگز و دخترش ایزابل بریگز مایرز ابداع شد، افراد را به یکی از 16 تیپ شخصیتی متمایز بر اساس ترجیحات آنها برای چهار دوگانگی دسته بندی می کند: -برون گرایی/درون گرایی -واقع بین/رویا پرداز -منطقی/احساسی -قضاوتی/درک گرا

اگرچه ممکن است ابزار مفیدی برای درک خود و دیگران به نظر برسد، اما MBTI دارای چندین جنبه منفی است که آن را کمتر از آنچه در ابتدا به نظر می رسد مفید و قطعی می کند.

مایرز و بریگز چه کسانی بودند؟ اگر فکر می‌کنید که آنها روان‌شناسانی بودند که در طول سال‌ها با گروه‌های جمعیتی بزرگی کار می‌کردند و در عین حال ایده‌های خود را در مورد شخصیت تدوین می‌کردند... اشتباه می‌کنید. کاترین بریگز و ایزابل مایرز، خالقان MBTI، روانشناس یا متخصص در زمینه نظریه شخصیت نبودند. بریگز یک زن خانه دار و یک روانشناس آماتور بود، در حالی که مایرز هیچ آموزش رسمی در روانشناسی نداشت. آنها MBTI را بر اساس مشاهدات شخصی خود و علاقه به تفاوت های شخصیتی توسعه دادند. این فقدان کامل تخصص و تحقیق حرفه ای سؤالاتی را در مورد اعتبار و پایایی آزمون ایجاد می کند. تحقیقات اولیه روی کاترین بریگز، همسرش و فرزندانشان انجام شد و زمانی شروع شد که او متوجه شد وقتی شرایطی پیش می‌آید، همه آنها واکنش متفاوتی نشان می‌دهند. او همچنین متوجه شد که یکی از فرزندانش از بقیه خجالتی تر است. و این شروع تست های شخصیتی بود که افراد زیادی به آن اعتقاد دارند.

اما بیایید صادق باشیم، تست های شخصیت جالب و سرگرم کننده هستند. آنها چیزی در مورد خودتان به شما می گویند و شما فریاد می زنید: "آها! این خیلی درست است!" هیچ آسیبی در آنها وجود ندارد، وجود دارد؟ بگذارید مخالفت کنم.

چرا تست های شخصیت مفید نیستند: -عدم اعتبار علمی: MBTI فاقد حمایت قوی از سوی جامعه علمی است. به طور قابل اعتمادی رفتار یا نتایج روانی را پیش‌بینی نمی‌کند، و بسیاری از روانشناسان آن را بیشتر یک ابزار روان‌شناسی سرگرم کننده می‌دانند تا ارزیابی شخصیتی معتبر. -تاکید بیش از حد بر دسته بندی ها: MBTI افراد را به یکی از 16 تیپ شخصیتی دسته بندی می کند که پیچیدگی شخصیت انسان را بیش از حد ساده می کند. افراد در دسته بندی های سفت و سخت قرار نمی گیرند و تلاش برای جا دادن افراد در این جعبه ها می تواند محدود کننده و نادرست باشد. -دامنه محدود: شخصیت تحت تأثیر طیف گسترده ای از عوامل از جمله ژنتیک، محیط، تربیت و تجربیات شخصی است. یک تایپ چهار حرفی نمی تواند پیچیدگی های شخصیت منحصر به فرد و تجربیات زندگی شما را نشان دهد.

همانطور که MBTI نشان می دهد شخصیت شما یک ویژگی ثابت و تغییر ناپذیر نیست. مایرز و بریگز فقط تیپ های شخصیتی مختلف را اختراع نکردند - آنها همچنین معتقد بودند که این ویژگی ها چیزی است که ما با آن متولد شده ایم - و نمی توانند تغییر کنند. آنها فکر می کردند که همه ما باید ناتوانی ها و تمایلات طبیعی خود و دیگران را، هر چه که هستند، بپذیریم ، اما بیاید با مثالی سرو کار داشته باشیم ، من زمانی isfj بوده ام ، بعد istj شده ام و هم اکنون Intj هستم ، پس‌ چگونه من با تغییراتی روبرو شدم؟

آنها شما را در یک جعبه گذاشته اند و هرگز از آن خارج نخواهید شد. راه فراری نیست. شما همانید که هستید. شما نمی توانید تغییر دهید. تلاش بی فایده!

و به طرز عجیبی، به نظر می‌رسد که بسیاری از مردم این را دوست دارند. آنها به اطراف می‌روند و با افتخار می‌گویند که یک ISFJ یا ENTP هستند. اما در واقعیت، شخصیت پویا است و در طول زمان تکامل می یابد. یادگیری، رشد شخصی، خودآگاهی و تجربیات زندگی، همگی در شکل دادن به شخصیت ما نقش دارند. تشویق خود به این باور که در یک تیپ شخصیتی خاص محبوس شده اید، می تواند مانع رشد شخصی شما شود و پتانسیل رشد شما را محدود کند.

اکنون زمان آن است که این تایپ را کنار بگذارید زیرا: -این تصور شما را از خود محدود می کند: یک تایپ شما را به سمت یک طرز فکر ثابت سوق می دهد، با این باور که نمی توانید تغییر کنید یا فراتر از تیپ شخصیتی خود رشد کنید. این پتانسیل شما را محدود می کند و مانع از تلاش شما برای غلبه بر چالش ها و رسیدن به اهدافتان می شود. -این می‌تواند به یک پیش‌گویی خودشکوفایی تبدیل شود: وقتی قویاً با یک تیپ شخصیتی خاص شناسایی می‌شوید، ممکن است شروع به مطابقت با انتظارات مرتبط با آن تیپ کنید و ناخواسته خود و توانایی خود را برای تغییر محدود کنید. -فردیت شما را نادیده می گیرد: هر فردی منحصر به فرد است، و تلاش برای قرار گرفتن در یک دسته شخصیتی از پیش تعریف شده، شما را از پذیرش فردیت خود و کاوش در طیف کامل پتانسیل خود منصرف می کند.

نتیجه گیری من: در حالی که نشانگر نوع مایرز-بریگز و سایر آزمون‌های شخصیتی ممکن است بینشی در مورد رفتار انسان ارائه دهند، شما باید با احتیاط برخورد کنید. محدودیت‌ها، فقدان پشتوانه علمی و پتانسیل برای تقویت ذهنیت‌های ثابت، آنها را کمتر از آنچه به نظر می‌رسد مفید می‌سازد. بنابراین منحصر به فرد بودن خود را بپذیرید: روی رشد شخصی خود تمرکز کنید و از وسوسه برچسب زدن بر اساس آزمونی که غنای شخصیت شما را نشان نمی دهد، اجتناب کنید. در عوض، اگر می‌خواهید فردا بهتر از امروز باشید، برای تغییر رویکردی باز داشته باشید!