
بیایید یکم به منم انرژی بدید
(آنچه گذشت) داشتیم می رفتیم کره منو برادرم رفتم دستشویی اومدم دیدم همه اکسیژن دارن خلبان به منم گفت منم رفتم که کمربند و ببندم که یهو...

هواپیما به لرزش افتاد من که خیلی ترسیده بودم روی زمین هوا پیما نشستم و دعا میکردم که سالم برم بیرون یک ساعت گذشت و خلبان گفت:بفرمایید پایین من با تمام سرعت رفتم بیرون نفس نفس میزدم انگار دنیا دور سرم می چرخید با صدای برادرم به خودم اومدم و بغلش کردم ای ام:چت شده؟ اونسانگ:هیچی دلم خواست داداشم و بغل کنم ای ام:اوممم باشه

رفتیم سمت یه هتل یه هتل مجلل اونسانگ:جلل خالق عجب هتلیه ای ام:اره اونسانگ:ای ام من دارم با یه دوستم میرم بیرون ای ام:اوکیه برو ____________ از زبان یونگی هوفف از وقتی اونسانگ رفت شاد نبودم تا وقتی که الان بهم زنگ زد عرررر اونسانگ:# یونگی:* #:من اومدم کره بیا بریم بیرون *:او من باشه دم رودخانه هان میبینمت #:باشه بای *:بای

از زبان اونسانگ حالا چی بپوشم وای چی بپوشم اها این دامن سرخابی با این لباس سفید اره اره خیلی خوب میشه پوشیدم و موهاشو باز گذاشتم و رفتم از خونه بیرون رفتم سمت رودخانه هان تا یونگی اونجا ببینم یه نفس عمیق کشیدم و یونگی رو دیدم طاقت نیاوردم پریدم بغلش جوری که قشنگ میشد فهمید لب هامون رو همه که سری اومدی از بقلش پایین

#:چیکار ا میکنی *:تمرین برای دنسمون #:دنستون؟ *:اره تو نمیایی مدرسه #:اوه میام *:قبلی؟ #:اره *:چرا میخوای برگردی؟ #:چون نمیخوام از اتفاقات فرار کنم و ازشون بترسم فقط سعی میکنم بهشون نزدیک نشم حالا که شدم باید تمومش کنم *:تو عمرم انقدر قانع نشده بودم اونسانگ #:بله *:کسی هست که دوسش داری؟ #:اممم نه نه *:اهان من باید برم بای #:برو بای

رفت و منم رفتم سمت خونه رفتم تو ای ام نبود داد زدم ای ام پسر کجایی نکنه دزدیدنت پسر ای ام ای ام:^ ^:نه اینجام #:چرا لباس بیرونی پوشیدی ^:میخوام برم خونه اون یکی خواهرم #:اهان برووو من خونه هستم عکس خواهر اونسانگ بونا ست
خب کامنت فراموش نشه اگه باز توش اشتباه تایپی بود عذر میخوام واقعا لطفا انرژی بدین بگین تو کجا ها بدم و یه وانشات دیگه هم میخوام شروع کنم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پس پارت بعد چى شد