پارت 1 رمان روال خدمت شما!
به ساعت مچی کرمی اش که با لباس هاش ست بود نگاه کرد، 10 دقیقه دیر کرده بود؛ آه آرومی سر داد و به آرامی
گفت:«سابقه نداشت! »
بعد از چند دقیقه دوباره به ساعتش نگاه کرد ساعت 2:2 دقیقه ی ظهر بود اونها ساعت 1:50 دقیقه یعنی درست بعد از کار نیمه وقت باران قرار داشتند. اما باران برعکس همیشه اش دیر کرده بود و سم را برای اولین بار منتظر گذاشته بود.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)