9 اسلاید صحیح/غلط توسط: مانیا انتشار: 4 سال پیش 524 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام هیچ نوع گونه حرفی برای گفتن ندارم بریم پایین😐😂
اینم از پارت پنچ قراره از اینجا به بعد نقش سارن زیاد بشه
آنا = جیمین خب من می خواستم دربارت بیشتر بفهمم تو گوگل بیوگرافی تو خوندم به چیزی خوندم که زیاد خب نبود یهو جیمین زد زیر خنده 😐 .. چرا می خندی 😐 جیمین = سر این داشتی بهم می محلی می کردی 😂😂😂😂 .. آنا نمی دونم چی خوندی اینو بدون تو فضای مجازی ادمایی به اسم هیتر هستم نباید حرفاشون رو باور کنی .. حالا چی خوندی 😂😂😂 آنا = این که به آدم دختر بازی زیاد هم مشروب می خوری .. دوباره خندید 😐 جیمین = آنا خواهشن دیگه از این چیزا نخون سوالی دارن خودم در خدمتم 😂😂😂😂😂 آنا = باشه 😅 .. جیمین بغلم کرد سرمو بوسید .. به خمیازه کشیدم جیمین = خوابت میاد آنا = آره جیمین = بهتره بخوابی آنا = اوهوم من دیگه میرم جیمین دستمو گرفت جیمین= منظورم از اینکه بخوابی پیش من بخوابی آنا= ها 😶 جیمین = نه نیار ناراحت میشم آنا = قبول کردم جیمین گوشیشو گذاشت کنار من رو تخت دراز کشیدم با کمال خجالت جیمین بغلم کرد اما انقدر خوابم میومد زود خوابم برد جیمین= آنا خوابش برد صدای پیامک اومد
جیمین = گوشی خودم نبود در کشو باز کردم گوشی آنا بود ( همون که ازش گرفت ) گوشی برداشتم پیام رو رو باز کردم جاستین بود نوشته بود ( تا 48 ساعت بهت وقت میدم خودت برگردی مگر نه خودت می دونی چیکار می کنم ) چه آدم عوضی عه اما حسابشو میرسم پیام دادم ( مثلا از طرف آنا ) براش نوشتم ( باشه بر می گردم ) ( جاستین = خوبه کجایی تا بیام ) ( جیمین = نیازی نیست خودم میام ) ( جاستین = باشه برات آدرس می فرستم ) جیمین = آدرس فرستاد فردا حسابش رو میرسم گوشی گذاشتم سر جاش دراز کشیدم آنا بغلم کردم تو خواب خیلی کیوت شده بود بعدش خودم هم خوابم برد
صبح از زبون جیمین = از خواب بیدار شدم آنا خواب بود باید امروز می رفتیم سالن مسابقه بلند شدم حاضر شدم که یهو یکی اومد داخل اتاق😐
کوکی = جیمینا حاضری .. یا خدا آنا 😐 جیمین= اممم.. چیزه.. خب 😅 کوکی = ولش کن من دخالت نمی کنم جیمین = کوک همون طوری که درو باز کرد درم بست 😂 ( بچه خجالت کشیده 😂😅) آنا = از خواب بیدار شدم جیمین داشت جایی می رفت .. جیمینا جایی داری میری جیمین = جانم کره ای حرف زدی 😐 آنا = چی فکر کردی منم کره ای بلدم 😂✌ .. خب نگفتی جیمین = داریم میریم سالن مسابقه آنا = آهان باشه .. کی برمیگردی جیمین = امروز یکم کار دارن دیر بر می گردم نگران نشو آنا = باشه خدافظ جیمین = خدافظ آنا = بلند شدم رو تخت رو مرتب کردم رفتم سمت اتاق لباس عوض کردم رفتم پایین رفته بودن حالا من موندم یه خونه خالی به ذهنم رسید به سارن زنگ بزنم دلم براش تنگ شده ( شت زنگ نزن دردسر داره بچه😐) آنا = شمارش رو حفظ بودم زنگ زدم جواب داد
آنا = سلام سارن = شما ( خب جیمین سیمکارت جدید گرفته دیگه) آنا = آنام سارن = آها آنا سلام چه خبر 😂 آنا = خبر که چه عرض کنم از تو چه خبر سارن = در حال رفتن سمت سالن مسابقه تو کجایی آنا = امممم چیزه خونه ی جیمین سارن تو دلش = یه خونه جیمینی نشونت میدم تا اون سرش نا پیدا😒 آنا = چرا حرف نمی زنی سارن = خب جیمین بگم آنا من باید قطع کنم آنا = باشه خدافظ سارن = خدافظ ( نکته سارن کاری نداشت دورغ گفت تا باهاش حرف نزنه ) آنا = خب جیمین تا ساعت پنج برگرده خیلی عه الا من چیکار کنم ( جیمین مگه اسباب بازی عه 😐😂 )
میریم پیش اعضا
جیمین = رسیدیم سالن گروه ها داشتن تمرین می کردن مربی گروه آنا ازم آله برداشت 😒 سارن هم اومده بود جوری نگام می کرد😐
( ساعت چهار نیم آخه حوصله گفتن تمرین کردن هاشون رو ندارم بگم کار خواستی هم نمی کنن 😐😂 ) جیمین = نامجونا من یه کاری دارم زود برمیگردم نامجون = باش زود برگرد جیمین = ماشین دست بقیه بود یه تاکسی گرفتم تاکسی دار بهم خندید .. چیزی شده چرا به من می خندین 😐 تاکسی دار = شمارو شناختم دخترم طرفدارتونه بیست چهار ساعته از شما حرف می زنه برای همون خندم گرفت جیمین = آهان 😅😂 .. رسیدم یه آدرس تاکسی حساب کردم پیاده شدم یه هتل بود رفتم داخل هتل ( فکرش رو بکنید باباتون بیاد خونه بگه جیمین رو دیده ولی شما ندیدی 😐😂 چه زد حالی 😐😂)
جیمین = از ...... شماره اتاق رو پرسیدم ( من یادم رفت اینا که پشت میز میشینن حساب داری شناسنامه این کارا می کنن چیه 😐😂 بخشید 😐😂) جیمین = سوار آسان سور شدم رفتم دم اتاق در زدم ( نکته الان جیمین ماسک کلاهش رو زده ) در باز شد جاستین = شما کاری دارید جیمین = آره دارم جاستین = بفرماییدچه کاری جیمین = اومدم بهت بگم از چیزی که مال منه دست بردار جاستین = ها منظورت چیه اصلا کی هستی جیمین = ماسکمو دادن پایین یقه پسره گرفتم گفتم منظورم اینه دست از سر آنا بردار جاستین = او پس تو همون پسره ای تو باید بفهمی که از چیزی که مال منه باید دست برداری جیمین = نیومد زر اضافی بشنوم اومد حالیت کنم حقی که سمت آنا بیای رو نداری ( دعوا به کتک کاری می کشه مهمان دارا جداشون می کنن ) جیمین = اینو بدون سمت آنا برای با من طرفی جاستین = زر نزن آنا میاد پیش من چون مال منه جیمین = دعوا تموم شد برگشتم خونه یکمی از خشمم از اون کتکی که بهش زدم کم شد
آنا = همه برگشتن خونه کرج جیمین نامجون گفت کار براش پیش اومده اما بدجور نگرانش شدم تا صدای باز شدن در اومد جیمین بود جیمین = سلام آنا = سلام لبت چی شده 😲 جیمین = چیزی نیست جین = یعنی چی چیزی نیست 😡 « کوک رفت جعبه کمکای اولیه آورد » هوسوک = حرف بزن چی شده آنا = به کار کردن نامجون نگاه می کردم به پانسمان بلند نیست بکنه 😐 .. نامجون برو کنار کار خودمه هوسوک = آنا جوری پانسمان می کرد انگار پرستاره 😐 کوک =خوب بلدی از کجا یاد گرفتی 😐 آنا = خب قبلا وقتی مامان بابام منو میزدن اکثر جاهای بدنم زخمی میشد خودم پانسمان می کردم کوک = آنا ببخشید نمی خواستم ناراحتت کنم آنا = نه اشکال نداره برام این چیزا عادی شده ..... یه سوال گروه منم اونجا بود تهیونگ = آره بود چطور آنا = نبودنشون هم زیاد مهم نیست چون بدون من باختن 😂😏 جین = چه خود شیفته 😐😂 آنا = خود شیفته نیستم اونا بدون من هیچن شوگا = دیو به دیو میگه روت سیاه 😂 آنا = چطور شوگا = منظورم با جین بود 😂 جین = هه هه خندیدیم 😑😒 « همه زدن زیر خنده جز آنا نمی دونست چی به چی عه 😂»
میریم پیش سارن که رفته پیش جاستین
جاستین = سارن تو میدونی آنا کجاس سارن = میدونم پیش جیمینه جاستین =اسمش پس جیمینه خب آدرس سارن = توقع نداری آدرس خونه بزرگ ترین بند بوی جهان رو بدونم 😐😐😐😐 ( این دفعه سارن حق داره 😂) جاستین= مگه این پسره کیه 😐 سارن = اون عضو گروه بی تی اس برترین خواننده کره و جهان ( چه تعریفی 👌😂 ) جاستین = خب سارن = خب میدونی من با آنا دوستم گولش میزنم آدرس میگیرم یا می کشونمش بیرون جاستین = این که عالیه اما چی به تو میرسه 😕😟 سارن = جیمین من جیمین رو می می خوام تو شر آنا کم کن و من به جیمین میرسم جاستین = پس موضوع عشقی عه 😂 سارن = اونش به تو ربطی نداره 😑😒 جاستین = خب بابا گاز نگیر سارن = من دیگه میرم جاستین= به سلامت😁 سارن = نیشتو ببند
خب اینم از پارت پنج تا پارت بعد بای وایستا وایستا لا یک نکرده کجا داری میری لایک نکنی حلالت نمی کنم 😐
چالش = دلتون می خواد سر جاستین چه بلایی بیارین
چالش 2 = اگه یه روز بابات بگع جیمینو دیده تو ندیدی چه واکنشی نشون میدی 😂
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
پارت بعدی کی میاددددد
میرم خوار و مادرشو میارم جلو چشاش و جر واجرش میدم
به بابام میگم شمارشو میگرفتی
عالیه ادامه بده لطفا
۱۰ ماهه نزاشتی ☹️
پارت بعد رو چرا نمیزاری ۲ ماهه منتظریم😐
چ ۱:میخوام بکشمش😂
چ۲: راستش خیلیییی ناراحت میشم و اینکه بابام مطمعنن انقدر جلوش ازم تعریف کرده ک فنشم که ازش خجالت بکشم 😂
پارت بعد لطفاا 💜💜
داستانت عالی بود ولی من یه ماه که منتظرم لطفا پارت بعدی رو زودتر بزار
چالش=۱،دوس دارم از پل پرتش کنم پایین😐مرتیکه عوضیو😐😐😐
۲،اینقد ناراحت میشم درحدی که افسردگی میگیرم 🥺😵😱😅
عالی بود
میگما سوتی خیلی دادی
چالش۱:جیمین انقد بزنش تا خون بالا بیاره بعد فرار کنه پلیسا تیر بهش بزنن بمیره😂🔪🩸👮♀️
چالش۲:یه جیغ بلندمیزنم و همونجا خودزنی میکنم
جیغغغغغغغغغغ🗣🗣به قُل بختیاری ها که خودم باشم ویی وییی ویییییی ویییییییییی وییییییییییییییییییییییی😂💙
عالییییییی بود