ماجراجویی بلک پینک و بی تی اس پارت دو حمله کینرانو ها

وضیفه های بلک گرلز: رزی:رهبر گروه و نظارت بر کار های گروه و قویترین گروه جنی:جمع اوری اطلاعات جیسو:دستگیر کردن لیسا:عکس گرفتن و کمک به جنی وضیفه های گروه بلک بویز: جیمین:رهبرگروه نظارت بر روی گروه و قوی ترین نامجون و جین:دستگیر کردن شوگا و تهیونگ:جمع اوری اطلاعات کوک و جیهوپ :عکس گرفتن و کمک به شوگا و تهیونگ اینها وضیفه های اصلی بود و جنگیدن و محافظت از الماس وضیفه همه مامور های سازمان

صدای زنگ خطر به صدا در اومد از پسر هارو بردیم اتاق امن و خودمون هم رفتیم تا ببینیم چی شده رزی:لیسا صلاح هارو بیار لیسا:بگیریدش و پرتش کرد و گرفتیمش چانیول:کجا بودین (یکی ار مامور ها)جنی:رفتیم پسر هارو بردیم اتاق امنیت چانیول: بیاین وقت نداریم رفتیم سر جامون یکم منتظر موندیم بعد چند از کینرانو ها پیداشون شد ولی اینبار خواهر رئیس رو با خودشون اورده بودن و تفنگ رو روی سرش گذاشته بودن همون لحظه که نا امید شده بودیم پسرها(بی تی اس یا بلک بویز) از پشت بهشون حمله کردن پسرا ۷ نفر بودن و اونا هم ۱۰ نفر اونا ۷تاشون رو گشتن ماهم اون ۳ تا رو دستگیر کردیم و لیسا هم خواهر رییس رو برد تو اتاق درمان و حالش خوب بود فقط پای راستس زخمی شده بود منم رفتم که از پسر ها تشکر کنم

ولی یه قیافه عصبانی به خودم گرفتم چون نزدیک بون اون سه تا (زبونم لال) اونارو بکشن رفتم تو و رزی:مگه نگفتم نیاین بیرون نامجون:چرا بجای تشکر عصبانی میشی رزی:چون شما بدون تمرین اومدین بیرون اگه تمرین می کردین میتونستین از پشتتون هم تیر پرتاب کنید و اونا رو بکشید ولی برعکس اونا نزدیک بود شما رو بکشن حتی شماهم خودتون رو نامرئی نکردین تا اونا شمارو نبینن حتی اگه یه اشتباه کوچیک می کردین نمیتونستین اون ۷ نفر هم بکشید و تا جنگ تموم میشد سرجاتون خشک می شدین (همه این هارو با داد گفت) پسرها:خوب عصبانی میشی ها قیافه رزی😒 قیافه پسرا😨😨😨😨😨😨😨 رزی:ولی جیمین:ولی رزی:ولی خوب جنگیدین ممنون با همه اشتباه هایی که کردین اگه شما نبودین خواهر رییس میمرد و رفتم بیرون همین که در رو بستم دویدم و از اونجا دور شدم بعد وایسادم و زدم زیر خنده

بعد لباس هامون رو پوشیدیم و رفتین کمپانی و پسراهم همین طور

همین که رسیدیم خوابگاه منجیز جلوی خوابگاهمون وایساده بود و خیلی هم عصبانی بود و مجبور شدیم.....

ببخشید جای حساس کات کردم تا پارت بعدی بای لایک و کامنت لطفا