11 اسلاید صحیح/غلط توسط: Soror انتشار: 4 سال پیش 367 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب بچه ها من تمام این بازی ها رو انجام دادم ک من بازی بد بهتون معرفی نمی کنم و بهتون پیش نهاد میکنم که اگه عشق بازی ترسناک و چیز های ترسناک هستید حتما حتما این بازی ها رو انجام بدید در ضمن بچه ها این بازی همشون برای pc یا همون کامپیوتر خودمون هستند واگه خیلی خوش شانس باشید شاید یک شرکت بازی سازی این بازی ها رو برای گوشی هم بسازه
شایسته ی تغدیر:P.T
زمانی که مشخص شد کوجیما و گیرمو دلتورو مشغول ساخت سایلنت هیل بعدی هستند، بسیاری از طرفداران ژانر وحشت سر از پا نمیشناختند. P.T میتوانست عملا به یکی از خاطرهانگیزترین و متفاوتترین بازی های ترسناک تاریخ تبدیل شود. چرا که از یک سو نبوغ کوجیما را در بازیسازی داشتیم و از سوی دیگر دلتورویی ایستاده بود که همه از استعداد بالای او در قصهگویی و خلق موجودات وحشتناک باخبرند. با این حال، P.T هیچ وقت کامل نشد و در حال حاضر فقط یک دموی کوتاه از آن به جا مانده. البته همین دمو با آن لوپها و صحنههای دلخراشش کافی است تا ژانر وحشت در بازیهای ویدیویی یک قدم به پختگی بیشتر نزدیکتر شود.
10) Five Nights at Freddy’s
سری Five Nights at Freddy’s، از آن بازیهای سادهای است که با دیدن تریلرهایش با خودتان میگویید، مگر میشود این ترسناک باشد. اما وقتی که به سراغ بازی میروید و چند دقیقهای تجربهاش میکنید، نمیدانید که با لرزش دستانی که خیس عرق شدهاند چه کار باید کرد. Five Nights at Freddy’s دقیقا یکی از این بازیهاست. هر یک از قسمتهای بازی سناریو خاص خودشان را دارند. اما معمولا این بازیها شما را در جایگاه نگهبانی قرار میدهند که باید با استفاده از ابزاری مثل دوربینهای امنیتی، از منطقه مراقبت کنید. با این حال، شرایطی که در آن قرار میگیرید، به هیچ وجه عادی نیست و دور تا دورتان را اسباببازیهای قاتل پر کردهاند. این اسباببازیها در سایهها حرکت میکنند و اگر یک لحظه غفلت کنید، به شما نزدیک میشوند و جانتان را با یک جامپ اسکیر هولناک میگیرند. Five Nights at Freddy’s شاید آن بازی ترسناک بینقصی که انتظارش را دارید، نباشد اما باور کنید که سازنده این بازیها به خوبی معنای ترس را درک کردهاند و در انتقال آن بینظیر هستند.
9) Outlast
Outlastها شاید بازیهای خوبی نباشند اما نمیشود تاثیری که روی ژانر وحشت در مدیوم ویدیو گیم گذاشتند را نادیده گرفت. بازی شما را در نقش خبرنگاری قرار میداد که میخواست سر از راز یک آسایشگاه روانی در بیاورد. آسایشگاهی که در اصل یک خانه وحشت بود و هر کسی که واردش میشد عملا هیچ راه برگشتی نداشت. با این حال، شما نمیتوانستید عقب بکشید و مجبور بودید، به قلب تاریک عمارت این آسایشگاه بزنید و با حقایق عذابآور آن رو به رو شوید. جالب اینکه هیچ سلاحی هم برای مقابله با خطرات احتمالی در دست نداشتید و تنها کاری که بازی به شما اجازه انجامش را میداد، دویدن و مخفی شدن بود.
8) SOMA
SOMA از آن بازی های ترسناک معرکهای است که در آن خیلی خبری از مبارزات تن به تن و خشن نیست. بلکه سازندگان این بازی به قدری با تعلیقهای درست، اتمسفر هولناک و تعقیب و گریزهای طاقتفرسا روی اعصابتان میروند که دیگر نیازی به چشیدن طعم خشونت نداشته باشید. اگر از من بپرسید میگویم، SOMA نسخه به شدت ترسناکتر قسمت اول بایوشاک است. البته داستان آن به اندازه اثر کن لوین شاهکار نیست اما Frictional Games در حد و اندازه خودش، داستانسرای خوبی است و در تعریف درست قصههایش کم نمیگذارد. شما در SOMA، به طور اتفاقی وارد پایگاهی میشوید که در زیر دریا ساخته شده. پایگاهی از کار افتاده که کنترل آن را رباتهایی ضد انسان به دست گرفتهاند. با این حال شما هیچ راه برگشتی ندارید و مجبورید برای پیدا کردن راه خروج، پرده از راز نهفته در دل این پایگاه بردارید. رازی که برای رسیدن به آن، باید با دست خالی به مصاف دشمنان بازی بروید و پازلهای زیادی را حل کنید.
7) Layers of Fear
Layers of Fear از آن بازیهای مستقلی است که به خوبی از ایدههای موجود در راهروهای P.T استفاده کرد اما هیچ وقت تبدیل به یک کپی مو به مو از آن نشد. در Layers of Fear شما نقاشی هستید که میخواهد شاهکار هنری عمرش را روی بوم بکشد. هنرمندی که برای خلق شاهکارش، هیچ ایدهای در سر ندارد و میخواهد با نگاه به آثاری که در عمارتی بزرگ و قدیمی جا خوش کردهاند، فکرش را باز کند. با این حال، نقاشیهایی که برایتان گفتم، آثاری هنری نیستند، بلکه هر کدامشان دروازههای ورود به جهنمند. جهنمی که پرده به پرده با پیشروی در بازی ترسناکتر میشود و آنقدر همه چیز را برای این نقاش بخت برگشته تغییر میدهد که دیگر او نمیتواند فرق بین واقعیت و خیال را متوجه شود.
6) Until Dawn
Until Dawn سینماییترین بازی این لیست است و افرادی که اسلشرهایی چون Friday the 13th را دوست داشتند، قطعا از آن خوششان میآید. Until Dawn قصه یک سری نوجوان را روایت میکند که قاتلی بیرحم و چند موجود عجیب و غریب قصد جانشان را کردهاند. سرنوشت تمام این افراد به هم گره خورده و شما باید با انتخابهای به جا و درست، آنها را زنده نگه دارید. این یعنی هر انتخابی که میکنید در بازی اهمیت دارد و تنها یک اشتباه کافیست تا یکی از کاراکترها جانش را از دست بدهد. از نظر گیمپلی، Until Dawn شباهت زیادی به بازیهایی چون دیترویت و هوی رین دارد. این یعنی مهمترین کاری که شما باید در طول بازی انجام دهید، انتخاب کردن و فشردن پشت سر هم دکمههاست. اما اگر سادگی مکانیکهای گیمپلی را کنار بگذاریم، میرسیم به داستانی خوب، انتخابهایی تاثیرگذار و گرافیکی چشمنواز که همگی دست به دست هم میدهند تا کابوسی باور نکردنی برای شنونده قصه تعریف کنند.
5) The Evil Within 2
با اینکه به نسخه اول The Evil Within نقدهای بسیاری وارد بود اما واقعا نسخه دوم یکی از بهترین بازیهای ترسناکی است که در این چند سال اخیر عرضه شده. در The Evil Within 2 شما بار دیگر پا در کفش سباستین میکردید. کاراگاهی که بعد از وقایع قسمت اول، هنوز حالش جا نیامده و اوضاع خوبی ندارد. با این حال، اوضاع زندگی اون قرار نیست به این زودیها به حالت عادی برگردد. چراکه مشخص شده دختر کوچکش زندهاست و در محیط استم سرگردان. برای همین سباستین بار دیگر و این بار به خاطر دخترش پا به استم میگذارد. جهان استم این بار بزرگتر از نسخه اصلی است و باید برای پیدا کردن مهمات مورد نیاز برای از بین بردن موجودات مختلف بازی، آن را زیر و رو کنید. علاوه بر این، بازی از سری رزیدنت اویل،سایلنت هیل و لست آو آس نیز درسهای بسیاری گرفته و در اصل میتوانم بگویم که The Evil Within 2، ترکیب خوبی است از تمام این آثار. ناگفته نماند که The Evil Within 2 قصه فوقالعادهای هم دارد که واقعا شنیدنی است و میتوان به خاطر آن روی یک سری از ایرادات بازی چشم پوشید.
4) Dead Space 2
Dead Space 2 تمام فاکتورهای خوب قسمت اول را برداشت، صد برابر بهترشان کرد و در یک پکیج کاملتر تحویلمان داد. Dead Space 2 با اینکه الان ۹ سال سن دارد، اما هنوز چه از نظر بصری و چه از لحاظ گیمپلی یک بازی سر حال و عالی است و واقعا میتوان از تجربه آن هم ترسید و هم لذت برد. کار تیم توسعهدهنده بازی در خلق اتمسفری تاریک و پر کردن آن با موجوداتی خطرناک بینظیر بود. حقیقتش را بخواهید، حتی در همین چند سال اخیر هم موجودی که بتواند مثل نکرومورفها ترسناک و خطرناک باشد ندیدیم. Dead Space 2 واقعا یک شاهکار به تمام معنا بود و از جمله بازیهایی است که به حق خودش نرسید.
3) Amnesia The Dark Descent
Amnesia The Dark Descent به معنی واقعی کلمه ترسناک است و مخاطبش را با بعد تازهای از واژه هراس آشنا میکند که هیچ وقت پا در آن نگذاشته. در Amnesia The Dark Descent نقش کاراکتر بیهویتی را ایفا میکنید که حافظهاش را از دست داده و در قلعه تو در تویی به هوش آمده که پر است از موجودات خطرناک. هیچ اسلحهای هم برای مقابله با این موجودات در دست ندارید و باید سعی کنید تا حد امکان از آنها فاصله بگیرید. چراکه اگر این موجودات زیاد به کاراکتر تحت کنترلتان نزدیک شوند، عملا عقلانیت خود را از دست میدهید و آنها خیلی راحت میتوانند شکارتان کنند. حالا همین دست خالی بودنتان را در کنار اتمسفریکترین جهانی تصور کنید که در یک بازی ویدیویی دیدهاید. محیطهای بازی به قدری درست طراحی شدهاند که خودشان ترس به جانتان میاندازند و کاری میکنند که تنتان یخ کند.
2) Resident Evil 7
Resident Evil 7 را به چند دلیل در جایگاه دوم قرار دادم. اول اینکه Resident Evil 7 در ارائه حس درست ترس عملکرد خوبی داشت و قدر تعلیق را میدانست. همچنین بازی، بیجهت شما را با جامپ اسکیرهایش نمیترساند و کاری نمیکرد که مدام در تعقیب و گریز باشید. در آخر هم پشتیبانی بازی از تکنولوژی واقعیت مجازی، Resident Evil 7 را تبدیل به یکی از ترسناکترین آثاری کرد که در طول این ده سال عرضه شده. در یک کلام Resident Evil 7 یک پکیج کامل برای افرادی بود که دوست داشتند طعم واقعی حس ترس را بچشند. در کنار این، Resident Evil 7 از نظر گیمپلی، شباهت زیادی به نسخههای کلاسیک خود داشت و به خاطر همین موضوع، کپکام توانست مجموعه را به دوران اوج خودش برگرداند. با این حال، اگر جزو طرفداران قدیمی مجموعه هستید، قطعا باید بازسازی Resident Evil 2 را نیز تجربه کنید. واقعا بازی معرکهای است.
1) Alien Isolation
Alien Isolation به معنی واقعی کلمه بهترین بازی ترسناک دهه است. بازی دقیقا از مهمترین المانهای سری فیلمهای بیگانه، کمک گرفت تا کابوسی تمام عیار برای طرفداران ژانر وحشت رقم بزند. Alien Isolation مخاطبش را در پایگاهی فضایی با یک زنومورف تنها میگذاشت و از او میخواست که راهی برای فرار پیدا کند. از طرفی چیزی به اسم مرگ برای زنومورف تعریف نشده بود و شما تنها میتوانستید با استفاده از یک سری ابزار به خصوص برای مدتی دورش کنید. با این حال، بیگانه باهوش، خیلی زود دست شما را میخواند و نمیگذاشت از یک تاکتیک دفاعی، چند بار پشت سر هم استفاده کنید. زنومورف طوری طراحی شده بود که از رویارویی با او، حس خفقان به مخاطب دست دهد و تیم سازنده واقعا در مسیر رسیدن به این هدف، عملکرد درخشانی داشت.
خب بچه ها اینم از این امید وارم که لذت برده باشید و تا تست های بعدی خدانگهدار
11 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
من 14 سالمه ولی تا مغز استخون مور مورم شد 😬
رزیدنت اویل ۷ و اونی ک تو اسلاید دو بود که اسمشو همش یادم میره رو اریا رفته دیگ چ بازیایی رو رفته
میترسم درسته ۱۳ سالمه ولی میترسم تو خونه تنهام الان اینم داره اینجا میمیره اوه نخ برگشت نمرد
😄😄
من هیچکدومو نرفتم😭
ولی رزیدنت اویل ۲ رو که شخصیت های اصلیش لیون و کلر بود رو دادم دوستم بره😂من فقط نگاه کنم و پاسخارو در اوردم آخرشم فهمیدیم تمام مدت داشتیم برعکس میرفتیم😂درواقع وقتی میاد خونمون دسته پی از فور من دستشه توی رزیدنت اویل و چند روز پیش اولین دادی که یه پسر ۱۷ ساله کشید رو شنیدم😂 آخه یه زامبی یهو در رو با جیغ باز کرد شب هم بود همه چراغا خاموش خونه ماهم از نظر طول درازه😂از اینور خونه د بدو رفت اونور خونه😂و خوب ساعت ۶ بود و هوا تاریک😅ولی بازم مرسی که اینارو معرفی کردی❤👍
😃😃😄😄😄😄😄