فقط خودم و خودت ۴۹

و با ع.ص.ب.ا.ن.ی.ت.ی که از چهرش معلوم بود گفت: مگه اون باهات چیکار کرد که تو باهاش اون کار رو کردی هان؟ همونطور که زنگولم رو م.ح.ک.م گرفته بود با چشمای گ.ر.د.م بهش نگاه کردم و گفتم: الیا؟ گفت: معلومه که خودمم اما تو...اصلا چرا اون فکر ا.ح.م.ق.ا.ن.ه رو کردی؟ گفتم: تو میدونی نه؟ اون بهت گفت؟ زنگولم رو و.ل کرد اما بازم می شد ع.ص.ب.ا.ن.ی.ت رو از توی چشماش دید، گفت: ها؟ نه بابا بدبخت رو شرور کردی. انگار یه آب سرد ریخته باشن روم، ب.ه.ت.م زد گفتم: چ..چی؟؟ گفت: یعنی خودتم نمیدونی لیدی باگ چی شد نه؟ توجهی به حرفش نکردم: چی؟ ی...یعنی چی که شرور شده؟

گفت: یعنی انقدر کار و.ح.ش.ت.ن.ا.ک.ی باهاش کردی که شرور شده گفتم: ا...اما من مطمئنم که...گفت: چیو مطمئنی؟ و گوشیش رو از توی جیبش درآوردو صفحه اش رو نشونم داد انگار اخبار مال الان ها بوده که...از زبون بانوی بدبختی(همون لیدی باگ شرور شده): بعد اینکه شرور شدم یویوم رو در آوردم و آماده ی پ.ر.ت.ا.ب کردنش شدم و گفتم: پیدات میکنم کت نوار! و اون رو پ.ر.ت.ا.ب کردمو با قدرتی که کارساندیا بهم داده بود یعنی قدرت ردیابی و ن.ا.ب.و.د کردن ر.د کت نوار رو زدم

و دنبالش گشتم اما بعد چند دقیقه دیگه ردی پیدا نشد برای همین رفتم تا چند نفر رو ن.ا.ب.و.د کنم که کارساندیا ارتباطش رو باهام برقرار کرد و گفت: برو میتونی بری کت نوار رو خبر کنی با این راه اما حواست باشه که یه دفعه اون از پشت بهش ض.ر.ب.ه نزنه و گوش هات رو تیز کن شاید چیزی تونستی از نقشه ی اون بفهمی چون اون ردیاب باید کار می کرده احتمالا اون بوده که فهمیده تو داری ردش رو میزنی و تبدیل به خودش شده گفتم: باشه حواسم هست -خوبه میتونی بری و رفتم توی خیابونا یه ح.س.ی بهم می گفت این کارت درست نیست اما من باید کت نوار رو پیدا می کردم از زبون فلیکس: بعد اینکه به اون دختر رسیدیم اون با خوشحالی گفت: هانییی و بعد به من نگاه کرد: تو ادرین اگرست مدل معروف پاریسی نه؟ گفتم: آ...بله بله همونم، برای یک لحظه یادم رفت دیگه با شکل و قیافه ی فلیکس نیستم گفت: وای باورم نمیشه که تو اونی منم استلا دوست هانیم گفتم: چه خوب که هانی استلا رو ب.غ.ل کرد و گفت: خیلی وقت بود که ندیده بودمت خوبی؟ استلا: بهتر از این نمیشم و...

از زبون کت نوار: که تصویر نادیا اومد رو صفحه که می گفت: سلام گیج نشید این فقط اخباره در ساعت ۱۲ و نیم بامداد بهمون گزارش شد لیدی باگ م.ح.ب.و.ب‌ترین و قوی ترین قهرمان تاریخ شرور شد هنوز دلیلش نامشخصه اما ما به کت نوار به شدت نیاز داریم،کت نوار اگه داری این اخبار رو نگاه میکنی زودتر خودت رو نشون بده پاریس و کل دنیا بهت نیاز دارن و اخبار قطع شد. به الیا نگاه کردم: یعنی چی؟ اون قوی بود الیا گفت: خب قوی باشه چه ربطی داره؟ تو خودت بعد یه ش.ک.س.ت ع.ش.ق.ی میتونی برای چند لحظه ناراحت نباشی؟ گفتم: ولی من که لیدی باگ رو ر.د نکردم فقط فکرم رو بهش گفتم و چیزی که درسته گفت: درسته؟ چی درسته؟ گفتم: حرفام خب واقعا ما برای هم س.ا.خ.ت.ه نشدیم اگه اینطوری بود خب چرا از اولش لیدی باگ ع.ا.ش.ق من نبود؟ -انقدر با من بحث نکن من تمام شواهد اینکه از اولش لیدی باگ ع.ا.ش.ق.ت بوده و شما برای هم س.ا خ.ت.ه شدین رو توی کفشدوز بلاگم داشتم گفتم: خودمم دیدم اما چیزی که خودم امروز فهمیدم خیلی قوی تر از شواهد تو هستن

گفت: آها درمورد اون چی شد که تو این فکرا رو کردی ها؟ دیگه نمیدونستم چی بگم اگه بگم پدرم شدوماثه باورش نمیشه گفتم: ش..شخصیه گفت: یعنی چی شخصیه؟ تو باید بگی دلیل این فکر ا.ح.م.ق.ا.ن.ت چی بوده که....

از زبون کارساندیا: وقتی اون سنجاق س.ی.ن.ه رو به لباسم وصل کردم گفتم: خوبه...نورو دارک وینز رایز و تبدیل شدم گابریل: خب حداقل لیدی باگ رو شرور کن گفتم: خودمم نقشه ام همین بود و یه اکوما از توی اون عصا در آوردمو گفتم: اکومای زیبای من برو و لیدی باگ رو شرور کن و اون اکوما رفت از زبون کت نوار: که یک دایره ی نورانی روی جایی که من وایستاده بودم ظاهر شد هردو به اون دایره نگاه کردیم بعد چند ثانیه الیا گفت: اون دیگه چیه؟ گفتم: نمیدونم که ناگهان خطی به اون دایره از پشت وصل شد گفتم: مثل ردیابه -یعنی لیدی باگ ر.د.ت رو گرفته؟ گفتم: نمیدونم شاید که ایده ای به سرم زد: الیا من برم تبدیل به خودم بشم شاید این ردیاب هویت اصلیم رو نگیره و فقط هویت کت نوار رو بگیره گفتم: من چمیدونم باشه برو و رفتم پشت یه سکو همون روی پشت بوم و گفتم: پلگ کلوزت و تبدیل به خودم شدم که...

خب بچه ها تموم شد اگه پارت بعد روهم می‌خواستید لایک کنید و نظر بدید بای بای❤️❤️❤️❤️