عشقی شکسته ف 1 ق 2

یوگایز اینم پارت دوم کامنت فراموش نشه بریم سراغ داستان

یهوو دیدم فیلیکس رفت سمته مرینت و یه چیزی با خجالت گفت و مرینت با عصبانیت از اونجا دور شد

از زبان مرینت: فیلیکس اومد پیشم و گفت:م.....مرینت من من.....من...... دوست دارم...!!! منم گفتم:من دوست ندارم من عاشق کسه دیگع ای هستم و با عصبانیت از اونجا دور شدم

از زبان فیلیکس: یعنی چی من یه بار عاشق شدم و اون منو دوس نداره چرا خداااااااااااااااااااااااااااا

از زبان ادرین:یهو دیدم کاگامی اومد دستشو دور کمرم حلقه کرد و خودشو نزدیک به من کرد منم گفتم:کاگامی من یه کاری دارم بعدا میام خونتون اوکی؟ گفت:اوکی

رفتم تو دستشویی و گفتم:پلگ کلرزو ان رفتم بیرون از پنجره و زنگ زدم به مای لیدی جواب داد و گفت:وقته نقشست کتی بیا رو برج مومپارناس( برجی که تو فرانسه هس )

گفتم:من اونجام گفت:منم تلفنو قطع کردم و رفتم پیشش

لیدی:کت نقشرو مرور میکنیم ادامه داد:ما میریم مجزه گر اژدها، زنبور، مار، روباه، تکشاخ( خودم دراوردم )لاکپشت ، خوک، پلنگ، اسب رو برمیداریم و میدیم به ساحباشون بعدش با مجزه گر بانیکس من تبدیل میشم و هاک ماث پیروز شد میرم به زمان عقب و میبینم راز پیروزیش چی بود بعد ما همونو اجرا میکنیم اوکی؟ کت:اوکی

کت تو برو مواظب محیط باش گفتم:اوکی لیدی از زبان لیدی باگ: رفتم مجزه گر هارو گرفتم میخواستم بانیکسم بردارم با هزار کلنجار برداشتم رفتم سراغ رز و مجزه گر خوک رو دادم بهش و گفتم:رز سوآن این مجزه گر خوکه که بهت قدرت زور قوه و قدرتمند و میده تو باید از راه خوب ازش استفاده کنی میتونم بهت اعتماد کنم؟ گفت:البته لیدی باگ

رفتم مجزه گر پلنگ رو هم به جولیکا دادم و مونده بود مجزه گر تکشاح رفتم سراغ کلرا( دوست بچگی مرینت ) بهش گفتم:کلرا نایتینگل این مجزه گر تکشاخه که یهت قدرت تحت کنترل دراوردن افرادی را میده و قدرت دوم این مجزه گر اینه کع بتونی زمان را نگه داری تو باید از راه خوب استفاده کنی و باید بعد جنگ بهم پسش بدی میتونم بهت اعتماد کنم؟ گفت:حتما لیدی باگ

خب تمام اسم ابرقهرمانان👇 لیدی پینک:رز لیدی پرل:جولیکا لیدی کورن:کلرا ریوکو:کاگامی کاراپیس:نینو واپیپریون:لوکا ریناروژ:الیا کویین بی:ارورا(دختر هواشناس در فصل ۴ کویین بی جدیده) لیدی نیکس:مرینت با مجزه گر کفشدوزک و خرگوشه کت موس:ادرین با مجزه گر موش و گربه