ماجراجویی بلک پینک و بی تی اس روز اول همکاری

اول بالا رو بخون لاو

از زبان رزی:تو کنسرت بودیم و اهنگ دو دو دو رو میخوندیم بعد از تموم شدن کنسرت به زور منجیر رو راضی کردم که با بقیه تنهایی بریم بیرون خیلی خطرناک بود ولی چاره ای نداشتیم باید میرفتیم کمپانی مامور مخفی باید امروز همکار های جدیدمون رو ببینیم خدا کنه یه گروه باشه (بلک پینک تنها گروه تو اون کمپانیه) لیسا:داری به چی فکر میکنی رزی:هیچی لیسا:بگو دیگه رزییی رزیییی رزی:هاچی لیسا:داری به چی فکر میکنی رزی:همکار جدیدمون کیه لیسا:یکی از گروه های کیپاپ رزی:وای نه لیسا:چی شده رزی:بلند شو دیره لیسا:من امادم رزی:برو بیرون لیسا:چرا رزی:میخوام لباس هامو عوض کنم لیسا:اوکی لباس هامو عوض کردم و رفتیم (توصیف لباس ها:لباس جذب سیاه با خط های نازک صورتی و بخاطر اینکه بهشون شک نکنن یه لباس که نشون نده بلک پینکن رو پوشیدن) جنی:خیلی هیجان دارم جیسو:بنظرتون کیه رزی و لیسا:یکی از گروه های کیپاپ جیسو و جنی:وات؟ رزی:ولی نمیدونم کدومه لیسا:بیاین حدس بزنیم جیسو:گات سون جنی:اکسو لیسا:بی تی اس رزی :نمد ولی دوست دارم پسر باشن جنی:چرا رزی:چون اینطوری قوی تر میشیم چند دقیقه ای منتظر موندیم بعد رییس اومد و اون گروه رو معرفی کرد اونا

اونا بی تی اس بودن باورم نمیشه اگه کمپانی هامون بفهمن دیسبند میشیم (زبونم لال) ولی نه نباید فکر های بد بکنم دیسبند هم بشیم این بهترین کار ماست ما باید اونا رو شکست بدیم حالا تنهایی یا گروهی رییس:اینا هم مثل گروه بلک گرلز (اسم گروه بلک پینک تو سازمان) یا همون بلک پینک ایدول هستن گروه بی تی اس اینجا گروه بلک بویز صدا میشه و همکار گروه بلک گرلز هستن ما باید تمام سازمان رو به بی تی اس یا بلک بویز نشون میدادیم بعد از یک ساعت کل سازمان رو بهشون نشون دادیم لیسا هم همش میرفت تو اتاق صلاح ها و از اونها عکس می گرفت داشتیم همینطوری میگشتیم که جیمین گفت وضیفه شما چیه جنی:وضیفه من جمع کردن اطلاعاته جیسو:منم دستگیر کردن کینرانو ها (کینرانو ها دشمن های سازمان هستن و یه گروه بزرگ که هرچیزی رو خواستن میدزدن و هدف اصلیشون دزدیدن بزرگترین الماس دنیا که تو سازمان مخفی شده) لیسا:منم با گرفتن عکس از کیرانو ها به جنی کمک می کنم رزی:منم رهبر گروهم و روی همه کار های گروه نضارت دارم جونگ کوک:میشه بیشتر درباره کیرانو ها توضیح بدی رزی:کیرانوها ....

رزی:کینرانو ها دشمن های اصلی سازمان هستن البطه همه مجرم ها دشمن سازمانن ولی این ها خیلی خطرناک هستن و دنبال بزرگترین الماس جهان هستن که تو این سازمان مخفی شده و این الماس اگه ماده ps41رو روش بریزی میتونه یک کشور رو با اشعه ای که تولید می کنه نابود کنه (خیلی شبیه انیمیشن من نفرت انگیز شد) جیهوپ:داستان این دشمنی چیه جیسو:کینرانو ها قبلا تو این سازمان کارمی کردن و رییسشون رییس همین سازمان بود و افرادش هم مامورهای سازمان بودن و وقتی که اون اخراج شد چند تا از مامور های سازمان هم با اون اخراج شدن نامجون:چرا جیسو:داشتن الماس رو میدزدیدن و بعد از اون جای سازمان رو به خبرنگار ها گفتن و ما مجبور شدیم بیایم اینجا البطه اینجا بهتره و بزرگ تره جونگ کوک:اتاق تمرین کجاست رزی:لیسا راهنماییت میکنه لیسا رفت که اتاق تمرین رو به جونگ کوک نشون بده ما هم الماس رو به بقیه نشون بدیم ولی اول باید کد های امنیتی رو بهشون بگیم بعد از چند دقیقه رسیدیم اتاق کنترل و کد های امنیتی رو بهشون دادیم و رفتیم که الماس رو بهشون نشون بدیم

از زبان جیمین:واقعا داستان کینرانو ها خیلی طولانی و پیچیده بود رزی:اینجاست بلک بویز:وااااااااو اون الماس واقعا بزرگ بود و باید بگم تا کمر نامجون بود تعجبی هم نداشت میخواستن بدزدنش جیسو:بیاین یونی فورم های کمپانی رو بهتون بدیم رفتیم تا یونیفورم هارو بهمون بدن تو راه جنی گفت که یونی فورم ها یک طرحه ولی باید خودمون رنگ خط هاشو انتخاب کنیم بعد از چند دقیقه رسیدیم همه لباس ها سیاه بود ولی رنگ خط هاش فرق می کرد ماهم ۷تا لباس با خط های بنفش انتخاب کردیم ولی مال من گشاد بود و یکی دیگا انتخاب کردم (همه یونیفرم ها جذب هستن و رنگشون سیاهه ولی خط های رنگی داخلشه کار خط ها نامرئی کردنه) از زبان رزی:

لیسا:اون دکمه داخل دستتون رو فشار بدین تهیونگ:چرا جنی:نامرئیتون می کنه شوگا:چه جالب رزی:جین انگار مال تو کار نمی کنه جین:میرم یکی دیگه میپوشم

جین رفت یکی دیگه پوشید بعد رفتیم تا وضیفه های اونا مشخص بشه بعد از اینکه وضیفه ها شون مشخص شد یه لحظه...

ببخشید جای حساس کات کردم

لایک و کامنت لطفا

فالو=فالو