سیب سبز/ p4 𝖌𝖗𝖊𝖊𝖓 𝖆𝖕𝖕𝖑𝖊

بعد از اون اتفاق ۳ ماه میگذره و کل تمرکزم رو گذاشتم روی درس هام و امتحانات و توی هاگوارتز به هوش بالام معروفم و منم اصلا خوشم نمیاد معروف باشم احساس میکنم بعضی وقتا هرماینی بهم حسودی میکنه ولی خب نه ولش کن خب بریم به ساعت ۵ و ۳۰ دقیقه صبح چهار شنبه: باد ملایمی صورتم رو نوازش کرد اروم اروم چشمان رو باز کردم امروز تولدمه ولی بجز دخترا هیچ کس نمیدونه خب این اصلا مهم نیست مهم اینه که توی درس و امتحانام زیر صفر نشم داشتم به کلاس اسنیپ میرفتم که امایا رو دیدم اون دختر خیلی خوبیه اصلا شبیه اسنیپ نیست چقدرم خوشحاله داره میره کلاس باباش ! امایا داد زد : کاتریننننننن ! که گفتم بلههههههه! گفت ۶ ساعته دارم صدات میزنم کجایی تو ! گفتم اینجام

جهت اذیت 👌😂😐🗿

کلاس اسنیپ بود رفتم نشستم پیش امایا با گیریفیندور کلاس داشتیم اسنیپ داشت درس میداد که دراکو حواسش نبود اسنیپ تا فهمید گفت آقای مالفوی جواب بده معجون رویا کجا پیدا میشه دراکو گفت امممم نمیدونم آقا گفت واقعا که کاترین تو بگو . گفتم معجون رویا رو در هر جایی بجز دریاچه تیلاک در جنگل ممنوعه پیدا نمیشه از اینجا تا دریاچه تیلاک ۳۱۸ مایل فاصله داریم .اسنیپ گفت عالی بود دوشیزه کلاوس مثل همیشه باید ۴۰ امتیاز بدم ولی بخاطر بی حواس بودن آقای مالفوی مجبورم ۱۰ امتیاز کم کنم و بعد گفت ۳۰ امتیاز برای اسلیترین و بعد علام کرد کلاس تموم شد بری جلسه بعدی معجون شانس رو درست می کنید داشتم کیف و کتابم رو برداشتم که یک دستی رو شونم احساس کردم برگشتم دیدم دراکو عه گفتم بله کاری داشتی ؟گفت اممم بابت امتیاز ممنون که یه خواهش میکنم سردی گفتم از کنارش رد شدم از زبان دراکو : خدااااااا چرا نمیتونم لاقل باهاش دوست باشمممممم

گایز ببخشید این پارت کم بود ناظرم رد نکن زحمت کشیدم امممم مرسی دیگه گود بای کیوتام