خب ، خب ، اینم پارت دو ، بریم؟ سراغ بقیه داستانمون
این حال دختر غمگین و سرد بود. چون به دنیای فانی تعلق نداشت. دومین برادر ناامید از برآوردن آرزویش از شدت خشم خود را از سقف آویزان کرد تا به دختر بپیوندد و بدین شکل مرگ دومین برادر را نیز گرفت.
اما با این حال که مرگ سالها به دنبال سومین برادر گشت هرگز موفق به یافتنش نشد
برادر کوچکتر تنها زمانی شنل نامرئی را از تنش درآورد و ان را به پسرش داد که بسیار پیر شده بود. آنگاه همچون دوست قدیمی به استقبال مرگ و با اشتیاق زندگی را بدرود گفت.
داستان از این قرار است که سه برادر هنگام رسیدن به رودخانهای عمیق با استفاده از جادو پلی میسازند. مرگ که همیشه شاهد سقوط افراد به رودخانه و مرگشان بوده از حیلهٔ برادران خشمگین میشود و از این رو تصمیم میگیرد خود با حیلهای انتقام گیرد.
از سه برادر به خاطر ذکاوتشان تشکر میکند و از آنها میخواهد که هرکدام یک آرزو بکنند.
بردار اولی و بزرگتر خواستار چوبدستی ای میشود که در هیچ دوئلی شکست نخورد.
برادر دومی خواستار سنگی میشود که با آن بتوان مردگان را زنده کرد و برادر سومی خواستار چیزی شد که با آن مرگ نتواند او را تعقیب کند.
مرگ از درخت یاس کبود چوبدستی و از رودخانه سنگ را به دو برادر داد و شنل خود را نیز به برادر سوم داد.
برادر اولی به دهکدهای رفت و بعد از دوئلی موفق پیش همه از چوبدستی خود گفت.
همان شب شخصی به بالین وی آمد او را کشت و چوبدستی را برداشت.
برادر دومی به وسیلهٔ سنگ روح دختری را که دوست میداشت و مرده بود را حاضر کرد ولی حضور دختر در دنیای فانی زجر اور بود پس برادر دوم را ترک گفت
اما برادر دوم از شوق پیوستن به او خود را کشت.
اما برادر سومی با شنل نامرئیکننده سالها از دست مرگ گریخت تا این که به کهنسالی رسید و خود تسلیم مرگ شد و از او مانند یک دوست قدیمی یاد کرد.
پایان 🖤🖤🖤
خیلی قشنگ بود ، نه ؟؟؟ 😢😢😢
تمام ، خدانگهدار
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
میای پیوی
آری
خوچگلم برام دعوت نامه هالویین میفرستی؟
خیلی دوس دارم بیام🫠
گرنجر تو دیگه چرا پارت از داستانت نمی ذاری ؟؟؟
گذاشتم ولی نمیاد تو برسیهههه 😫😫
چرا انفالوم کردی؟
راست میگه
چرا منو آنفالو کردی امیلی؟
به خدا تستچیم هنگگگگگگ کرده 😟😟😟😟
هییی
مال منم هنگه
آره والاااااااا 😑😑😑
دوباره آنفالو شد😑
کلا تستچی خیلی بد شده
هنگی شده
بعدشم من یادمه اولا که اومده بودم تستچی فوقش یه روز طول میکشید تا تست منتشر شه ولی حالا یه هفته طول میکشه
من پنج رو پیش جلسه دوم دفاع در برابر جادوی سیاه رو گذاشتم
الان منتشر شده🥲
😐
نمیدونم چرا ولی چند هفته پیش ناظرا یه یکی دو روز خیلی خوب منتشر میکردن یادمه مصاحبه با کاربرا(هرماینی) و که گذاشتم رفتم بیرون یه ۱۰ ۲۰ دیقه دیگه اومدم دیدم منتشرر شده
دقیقا
منم جلسه اول رو گذاشتم ساعت ۱ یا ۲ شب
صبح منتشر شده بود
و منی که بعد ۲۰ دقیقه بعد ساخت تست هام منتشر می شن 🤣🤣🤣
تو شانس داری
بله دیگه ، به من میگن امیلی خر شانس
😎😎😎
هر سری ناظر خوب گیرم میاد 😅😅😅
خوش شانش و از رو تو ساختن