های بیبی!! چطورید خوشگلای خاله ساغر ؟!! دلم براتون خیلی تنگ شده بود و میدونم که دل شما هم تنگ شده بود ( تایید کنید!😂) خلاصه که با تستی پر مود آمدهم
کاور تست. میدونم یه مدت خیلی دیر به دیر پست میذارم ولی لطفا درک کنین کارام خیلی زیاده ولی تلاشمو میکنم آخر هفتهها براتون تست بذارم.
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
138 لایک
سلام عزیزم خوبی؟@ma_Locom لینک روبیکامه برای داستان جدیدم
مایل به پین؟
های بیبی!
تایمی که سعی میکنم بیشتر پستها رو براتون بذارم هر دوهفته یه باره، به طور مثال این هفته این تست رو گذاشتم ، هفتهی بعد با همین حال کنید ، هفتهی بعدش دوباره تست جدید رو براتون میذارم. چون واقعا ادیت کردن پستا خیلی طول میکشه.
مرسی که درک میکنین❤️
ناظرش بودم
پین؟
کت نوار رفت مغازه برای خرید مواد قورمه سبزی ناهار
اوکی ولی اون ۱۵ سالشه
همون رنج سنی دیگه
مهم اینجاس که همهی این اتفاقات برای یه نوجوون زیادیه...
جمله دوم،
کت نوار و لیدی رفتن ایران😂بعد اول رفتن برن مغازه که یه معاونه مدرسه در حال رفتن به مدرسه تا دیدشون جیگرش برید بعد به لیدی گفت مقنعتو بکن سرت خانومم عه زشته لیدی گفت هن؟ بعد معاونه روسری فروشیو نشون داد رفتن روسری خریدن بعد رفتن خوراکی خریدن بعد کت لیدیو به رستوران برد قورمه خوردن بعد از پیش مدرسه که بچه ها درحال رفتن بودن رد میشدن که میراکولرا مث گوریل افتادن دنبالشون😂وامضا گرفتن و عکس
پایان🥲،
سم بود🥲😂
فقط اون معاون مدرسه🤣🤣🤣🤣
اره از رو معاونمون کپی کردم یه بار موهای یکی از بچه ها یکم پیدا بود گفت مقنعتو بکن سرت خانومم ممممم
ولی سرش بود🥲🌝
وای دقیقا این معاونا تو راهرو هم ول نمیکنن مارو😐😂
اره
میگم تا فصل چند میراکس اومده من از دنیا بی خبرم؟
لیدیباگ بعد شکست دشمن به رستوران رفت و دید کت اونجا داره اشپزی میکنه گفت تو اینجا چیکار میکنیییی کت نوار گفت چی میل دارید؟ بعد لیدی گفت یه چیز باکلاس کت گفت الان حاضر میشه و براش قورمه سبزی اورد لیدی گفت میخوای مسمومم کنی؟ کت گفت نه بانو ی من قورمه سبزی غذای ایرانیا لیدی گفت اخ جون غذا باکلاس خارجی 😂 و خوردش بعد گفت من بازم به این مغازه میام و بدون حساب کردن رفت😂🥲
البته کتکه ناراحت نمیشه.،
طولانی شد؟ 🥲🪡ولی باحال؟!:
وایییی ازش میشه یه سناریو نوشتتتت🤣😂🤣🤣🤣🤣
سه بار خوندمشششش
😁😁😂😂😂
یه روز کت نوار میخواست بره مغازه خرید کنه اما مغازه بسته بود که تصمیم گرفت بره رستوران و قرمه سبزی بخوره:)
نه خدایی این دیگه چه سمیه؟؟؟؟ 🤣
کت نوار یک مغازه ی قورمه سبزی فروشی زد
کت نوار رفت مغازه . اونجا لیدی باگ آشپز بود و پرسید چی میل دارید ؟کت نوار گفت :«سلام کفشدوز بانو یک عدد قورمه سبزی »
زیبا بود
پر مفهوم ترین داستان😂