حل پرونده با رانپو و دازای

شما در خانه تون بودید که تلفن زنگ خورد برداشتید گفتید :کیه؟ رانپو گفت: منم زود باش بریم مجتمع تفریحی ی ... شما هم اختیار دست خودتونه میتونید ماموریت رو قبول نکنید

اگه گفتی قبول میکنم : رفتی... اگه گفتی قبول نمیکنم: اخراج شدی بعد مجبور شدی بدون حقوق بری سرکار(فقط واسه این عملیات) و دازای هم رید توی این عملیات و شانس

رفتی مجتمع، یه پلیس جلوتو گرفت گفت: اینجا ... شناسنامه تو در آوردی پلیس هم دهنشو بست و رفتی تو رانپو هم بهت سیلی زد گفت چرا انقدر دیر اومدی دازای هم بهش گفت تقسیر من بود و در حالی که داشت از خنده میترکید با رانپو پرونده رو دیدید گفت متقول توی سونا بوده، زیاد هم بوده نفسش گرفته بود و به مسول اونجا هم گفت براش لیموناد بیاره اورد، خورد،و مرد الان چیکار کنیم؟

رانپو رییسه و تصمیم نهایی رو اون میگیره میگه بازجویی کنیم تو هم میگی: از کی میگه: از مدیر استخر

راجب حقوق بازجویی و کوفتم بهش گفتیی اون گفت : یه بچه پولدار بود توی استخر همیشه مشتری ها رو مسخره میکرد تو صورتشون تف میکرد و حتی دعوای فیزیکی!!!!! تو گفتی ضر نزن ممیتونی بری مظونین : بچه پولدار ، نظافتچی، مدیر به کی شک داری

مدیر هم بازجویی کردی همینو گفت همه هم همین رو گفتن، به کی شک داری

راهنمایی: اگر همه این رو میگن ممکنه همشون هم دست باشن باز به کی شک داری