تئوری های هری پاتر

فالو = فالو

دراکو مالفوی یک گرگینه است: همانطور که همه ما می دانیم ، انیماگی و گرگینه در جهان هری پاتر وجود دارد ، بنابراین گرگینه بودن مالفوی کاملاً دور از ذهن نیست. بسیاری از تئوری های هری پاتر وجود دارد که شواهد قابل توجهی ندارند ، اما این تئوری اثبات‌های زیادی دارد.بیشتر شواهد این تئوری بین کتاب های ششم و هفتم این مجموعه اتفاق می افتد ، زمانی که دراکو زندگی معمول خود را رها می کند و در عوض با تمام قوا در نقش اصلی ترور دامبلدور فرو می رود. اصل تئوری این است که وقتی لوسیوس قادر به بازیابی پیشگویی برای لرد ولدمورت نیست، فنریر گریبک دراکو را گاز می گیرد. جالب است بدانید که Greyback رموس لوپین را نیز گاز گرفت و او را به یک زندگی پنهانی محکوم کرد.یکی دیگر از شواهد پشتیبان واقعاً تاریک این است که ولدمورت زمانی که به فرزندان ریموس و تانکس اشاره می‌کند، به دراکو می گوید: “شاید بتوانید توله ها را نگهداری کنید”

دمنتور‌ها (دیوانه سازها) استعاره‌ای از درگیری JK Rowling با افسردگی هستند: این تئوری بسیار غم انگیز و تاریک است. جی.کی. رولینگ زنی باورنکردنی است که هنگام ایجاد ماجراجویی مورد علاقه جادوگران بزرگسال جهان، نام بزرگی را برای خود رقم زد و همه این کارها را برای فرار از یک وضعیت ناسالم زناشویی انجام داد. جی.کی. رولینگ بارها و بارها گفته است که وی طی این سالها بسیاری از احساسات شخصی ، داستان ها و تجربیات خود را در کتاب های هری پاتر قرار داده است و با این کار ، شگفتی و عظمت زیادی را به این مجموعه تزریق کرد. با این حال ، رولینگ هنگام نوشتن کتاب ها دائماً با افسردگی دست و پنجه نرم می کرد و تاریکی را که در زندگی تجربه کرده بود نیز از قلم نیانداخت. دمنتورها به دلایل مختلفی وحشتناک هستند ، اما مهمترین آنها این است که آنها موجوداتی هستند که از افکار و خاطرات خوشی که فرد دارد تغذیه می کنند. رولینگ در پاسخ به این سوال که آیا افسردگی‌اش الهام بخش دمنتور‌ها بوده‌اند ، گفت: “بله. این موضوع واقعیت دارد و کاملا از تجربه خودم سرچشمه می‌گیرد. افسردگی ناخوشایندترین چیزی است که من تجربه کرده ام. نبود امید به روز‌های بهتر و اینکه روز‌های خوب دیگر از راه نخواهند رسید، اتفاق بسیار تلخی است.

دامبلدور خانواده خود را در آینه نفاق انگیز می‌دید: آینه نفاق انگیز، وسیله‌ای جادویی است که آرزوهای هر شخص را به او نشان می‌دهد. داملبدور زمانی در مورد این آینه گفت که بسیاری از مردان وقت زیادی را جلوی‌ این آینه گذرانده‌اند در حالی که نتوانستند تشخیص دهند که آیا آنچه در آن می‌بینند، واقعی است یا نه. به نظر می‌رسد که دامبلدور در اینجا از سر تجربه حرف زده است. رولینگ در مصاحبه‌ای بیان کرد که دامبلدور تمام اعضای خانواده‌اش را شاد و سرحال در کنار هم می‌دید و خود نیز با ابرفورث آشتی کرده است.

لولوخرخره‌ی ولدمورت، جسدش است: لولو خرخره‌های در دنیای هری پاتر، موجودات بدون شکلی هستند که برای ترساندن دیگران،‌ به شکل بزرگ‌ترین ترس آن‌ها در می‌آیند. از آن‌جایی که همه می‌دانیم که ولدمورت تا چه اندازه از مردن واهمه دارد، بنابراین چندان سخت نیست اگر تصور کنیم که لولوخرخره‌ها برای ترساندن ولدمورت به شکل جسد مرده‌ی وی در می‌آیند. خود رولینگ نیز این موضوع را در یک مصاحبه تایید کرده است.

عشق هری و جینی تحت تاثیر معجون بوده است: زوج افسانه‌ای مجموعه‌ی هری پاتر، ممکن است آن طور که شما فکر می کنید عاشق هم نشده باشند. این تئوری بیان می‌کند که جینی به دلیل اینکه می‌بیند هری به او توجه خاصی را (تا کتاب پنجم) نشان نمی‌دهد، از معجون عشق برای افزایش توجه هری به خود استفاده کرده است. در کتاب ششم درست زمانی که هری عاشق جینی می‌شود، ما شاهد هستیم که چندین نفر دیگر نیز در کتاب از معجون عشق استفاده می‌کنند. در خصوصیات معجون عشق آمده است که این نوشیدنی باعث می‌شود تا شخص میزبان شدیدا نسبت به یک شخص دیگر حس وسواس گونه پیدا کند که دقیقا همین اتفاق برای هری می‌افتد. آیا ممکن است که بچه‌های هری و جینی نیز مانند ولدمورت نتوانند عشق را تجربه کنند؟ امیدواریم که این طور نباشد.

هری، تام ریدل و اسنیپ سه برادر افسانه‌ای بودند: این نظریه که هری ، اسنیپ و ولدمورت نمایشی مدرن از برادران داستان سه برادر هستند جذاب است و به نظر می رسد مورد قبول طرفداران نیز باشد. هری از نوادگان ایگنوتوس و ولدمورت از نژاد کادموس پارول است. بنابراین خیلی دور از ذهن نیست که فکر کنیم اسنیپ می تواند از فرزندان یکی از برادران دیگر نیز باشد. با در نظر گرفتن این واقعیت که ولدمورت به خاطر قدرت و اسنیپ به خاطر عشق از دست رفته، درگذشت و هری مانند یک دوست قدیمی از مرگ استقبال کرد این تئوری بسیار منطقی به نظر می‌رسد. مانند سه برادر قدیمی ، هری ، اسنیپ و ولدمورت هرکدام مسیرهای بسیار متفاوتی را در زندگی انتخاب کردند ، اما سرانجام همه‌ی آن‌ها به نحوی با مرگ مواجه شدند.