گفت: خیل خب باشه گفتم: جدی گفت: اره بقیه ی نقشه هامو می زارم واسه ی بعد و وارد اتاق شدو یه ماده ای رو به کت زد و به سمت در رفت: این ماده بعد چند دقیقه ب.ه.و.ش.ش میاره نگران نباش گفتم: آ...باشه و از اتاق خارج شد...داشتم به کت نوار نگاه می کردم که اون نگهبان از پرسید: ع.ا.ش.ق.ش.ی نه؟ دستپاچه شدم: نمیدونم...یعنی آره که صدای کت نوار رو شنیدم: واقعا؟ داری جدی میگی؟ بهش نگاه کردم: یا خدااا تو از کی بیدار شدی؟ گفت: از اون حرف نگهبان گفتم: آ..نه منظورم اینه که شاید چشمکی زد و گفت: نگران نباش دیگه خودم میدونم
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
24 لایک
رمانت واقعا عالیه ادامش بده
مرسیییی❤️❤️❤️
حتما😊
💚💚💚💚💚💚💚
عالیع
اومد💖
تخته گاز امدم برم بخونم
باشه
پارت بعد کی میدی?
نوشتم تو صفه
جدب عالی حالا این صف یک هفته طول میکشه 😨
نمیدونم
کارت درسته...
اومم قشنگهه هر وقت پست میزاری میخوام سکته کنم از خوشحالی :))
مرسیییی❤️❤️❤️
😍😍😍🙃🙃🙃❤❤❤
❤️❤️❤️❤️❤️
@Lady bug
مرسیییییی❤️❤️❤️❤️
______
💙💙😘😘
❤️❤️❤️
من قبل مدرسه میشینم داستانتو میخونم آفرییییین
ممنونمممم❣️❣️❣️
عالیییییی
اگه میخوای زنده بمونی پارت بعد ..
مرسیییییی💖💖❤️❤️
حتما😉😅
پارت بعد منتشر شد❤️
الان میرم توش مرسییی
خواهش💖❤️
عالییییی عالییی عالی
مرسیییییی❤️❤️❤️❤️
یسسسسس پارت جدییییددد
😁😁😁😁
پارت بعد هم منتشر شد💖