
این پست به شما کمک میکنه که درباره نشخوار فکری اطلاعات پیدا کنید

نشخوار فکری چیست؟ نشخوار ذهنی در واقع یک اختلال حساب نمیشود، بلکه مکانیسم ذهنی است و ذهن افراد با آن درگیر میشود. از کودکی در سنین پنج شش سالگی شروع میشود و، چون ذهن با آن درگیر است فکر افراد میتواند با این موضوع شروع شود و تا سنین بالاتر و تا زمانی که فرد زنده است ممکن است ذهنش را درگیر کند. نشخوار فکری در واقع افکاری هستند که افراد در ذهنشان دارند. البته برای حل یک مشکل ممکن است فکر کنیم و برای آن راهحل پیدا کنیم، اما وقتی به نشخوار فکری تبدیل شود، یعنی درباره آن مسئله فکر میکنیم، اما نمیتوانیم راهحل پیدا کنیم و وقتی که فکر میکنیم حتی حالمان بدتر از قبل میشود و به جای اینکه برای آن موضوع راهحل پیدا کنیم فقط به آن فکر میکنیم. در واقع و بیش از اندازه یک مسئله را در ذهن تجزیه و تحلیل کردن است و معمولا افکار منفی است که در ذهن فرد مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.

مثال اگر در دوستی با بزرگترها بحثی پیش بیاید، مثلا فکر میکند که نباید فلان جمله را میگفتم و اگر گفتمای کاش بعد از این، این جمله را میگفتم و یا چرا آن حرف را به من زد و یا اگر این را گفت منظور اینطور بوده و اگر منظورش این بوده چرا من جوابش را ندادم؛ یعنی فرد همین طور با خودش کلنجار میرود و ممکن است روزها و هفتهها در مورد مسئلهای فکر کند و حال خودش را بدتر کند؛ به عبارتی تجریه و تحلیلی که به شکل منفی است.

فکر کردن زیاد مشخصه نشخوار کنندگان فکری است مدام فکر میکند، اما به جایی نمیرسد. کسی که دچار نشخوار فکری است از کسی سؤالی نمیپرسد، بلکه مدام با خودش درباره مثلا ویتامین فکر میکند؛ در حالی که ممکن است بیماری ژنتیکی باشد و به ویتامین ربطی نداشته باشد، اما از کسی سؤالی نمیکند تا مسئله را حل کند بلکه دائم با خودش فکر میکند.

تفاوت نشخوار ذهنی با افکار منفی چیست؟ نشخوار فکری در واقع همان افکاری است که منفی بوده و معمولا مثبت نیست، اما ذهن را خیلی درگیر میکند. ممکن است فردی در مورد مسئلهای فکر منفی داشته و نسبت به کسی سوءظن داشته باشد، به مسائل پارانوئید وارد شود و وارد اختلال شده و حس بدبینی داشته باشد

چرا نشخوار فکری نامیده میشود و وجه تسمیه این کلمه چیست؟ اینها، چون خیلی در ذهن فرد تکرار میشود و تکراری است و خوب نبوده و بار روانی خوبی ندارد، به این نام نامیده میشود. در واقع ممکن است افراد در اثر این نشخوارها دچار افسردگی و اضطراب شوند؛ چون میتواند شدت افسردگی را خیلی بالاتر ببرد. معمولا کلمات روانشناسی ترجمه شده کلمات انگلیسی هستند. موضوع دیگر، چون خیلی منفی بوده و نشخوار کلمه منفی است اینطور نامیده شده است.

چطور از دام نشخوار فکری خلاص شویم؟ این مکانیسم ذهنی، چون ذهن را درگیر کرده، اولین کار این است که فرد ذهنش را درگیر یک کاری کند؛ یعنی مثلا درباره بیماری فرزندم که هر روز من را دچار اختلال میکند و درگیر هستم، به محض اینکه آن فکر به سراغم آمد باید کاری کنم که فکرم به سمت دیگری برود. به عنوان مثال: اگر ظرف را میشوییم این کار را، چون با دست انجام میدهیم فکرمان درگیر نمیشود و جواب نمیدهد، اما اگر با دوستم تلفنی صحبت کنم، ذهنم درگیر میشود؛ در نتیجه یکی از کارها این است که به یک فردی مانند مامان و یا دوستم زنگ بزنم یا با کس دیگری وارد گفتگو شویم. چون هنگام وارد گفتگو شدن با فرد دیگر، مدت زمانی را که ذهن درگیر با صحبت کردن با آن فرد میشود، بسیار مؤثر است.

یا اینکه اسکیزوفرنی باشد که فرد فکر منفی میکند و احساس کرده کسی تعقیبش میکند. یک فکری که به طور معمول فرد فکر کند و خیلی سطحی و گذرا باشد. اما نشخوار فکری هر لحظه میتواند فکر فرد را درگیر کند و در واقع نشخوار فکری از نظر تکرار و وقتگیری زمان، بیشتر است؛ ممکن است فردی نسبت به موضوعی فکر منفی داشته باشد، اما هر لحظه درباره آن فکر نمیکند، اما درباره نشخوار فکری فرد همه چیز را رها کرده و فقط به آن فکر میکند، اما در افکار منفی مثلا اینکه فردی زمستان را دوست ندارد، اما فکرش درگیر این مسئله نیست، اما تفاوتش شدت در زمانبر بودن در نشخوار فکری است.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
هی ;تولدتمبارک))باآرزویبهترینها.
ممنون ببخشید دیر جواب دادم زیاد نمیام تستچی🙏🏼🙏🏼🙏🏼❤❤❤❤
یا همون اورثینک
اره
عالی بود
مرسی💐