فکت هایی از جینی ویزلی

1. اگرچه جینی ادعا می کند که موهای قرمزش را دوست ندارد، اما مخفیانه فکر می کند سایه های مختلف قرمز و قهوه ای بسیار زیبا هستند.🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 2. از بین تمام خواهر و برادرهای ویزلی، جینی بیشتر شبیه دوقلوهاست. او عاشق شوخی های عملی است. در واقع، او اغلب به فرد و جورج در شوخی‌ها و حقه‌هایشان، هم در بارو و هم در هاگوارتز کمک می‌کرد. با این حال، به نظر نمی رسید مردم به او مشکوک باشند، زیرا او می دانست چگونه بی گناه به نظر برسد. پس از مرگ فرد، ناخودآگاه شروع به پر کردن جملات جورج کرد، اما می‌توانست ببیند که این موضوع او را بسیار آزار می‌دهد، بنابراین متوقف شد. با این حال، او هنوز هم گاهی به خطوطی که در سرش است فکر می‌کند و آرزو می‌کند کاش می‌توانست آن‌ها را با صدای بلند بگوید.

3. در حالی که هر شکلاتی، نوع دسر مورد علاقه جینی است، او در طول سال ها، قدردانی از تارت تریکال را به دست آورده است. 4. جینی از حمام های حباب طولانی به عنوان راهی برای آرامش و زمانی که می خواهد بدون وقفه فکر کند، لذت می برد. هری گاهی اوقات به او ملحق می شد، اما این به او کمک زیادی نمی کرد و او هرگز واقعاً به این موضوع پی نمی برد، بنابراین او دیگر خیلی وقت ها این کار را نمی کند.

5. یکی از بهترین رازهای جینی کابوس های مکرر او از زمانی بود که تام ریدل او را تسخیر کرد. این باعث خجالت او شد، بنابراین او هرگز در مورد آنها صحبت نکرد تا اینکه یک شب پس از از.د.وا.ج او و هری و او را با فریادهای خود از خواب بیدار کرد. 6. رنگ مورد علاقه جینی سبز است. او حتی قبل از اینکه با پسری خاص با چشمان سبز درخشان آشنا شود، اصرار دارد که این رنگ مورد علاقه اش بوده است، اما هیچ کس واقعاً او را باور نمی کند. او خوشحال است که رنگ سبز به خوبی با موهای قرمزش می آید زیرا چه کت و شلوار ابریشمی مورد علاقه اش را بپوشد و چه سرش را روی شانه لباس سبز پوشیده اش گذاشته باشد در حالی که او و هری در یک مهمانی زیبای وزارتخانه می رقصند، او همیشه در کنارش احساس زیبایی می کند. آن رنگ خاص هری در این مورد با او موافق است - به ویژه در مورد قصور.

7. جینی قبل از ازدواج اگر عصبانی، غمگین، ناامید و غیره بود با سوار شدن بر نزدیک‌ترین جارو موجود ذهنش را پاک می‌کرد و معمولاً اهمیتی نمی‌داد که متعلق به کیست. به عنوان هدیه عر.وس.ی، هری یک فایربولت از خودش برای این منظور به او داد، اگرچه مارک دیگری برای خودش خرید. گاهی اوقات آنها با هم سوار می شوند، مگر اینکه او کسی باشد که او از او عصبانی، غمگین یا ناامید است. 8. وقتی جینی در سال 2007 رئیس بخش Auror هری شد، طبیعتاً به او بسیار افتخار می کرد. مو مالی تنها کسی بود که می دانست وقتی او برای انجام مأموریت می رفت آنقدر عصبی بود که جینی گاهی اوقات تا زمانی که به خانه می رسید مدام پرت می کرد. جینی مادرش را به مخفی کاری سوگند داد.

9. با گذشت سالها پس از نبرد هاگوارتز، هری کمتر و کمتر از تجربیات خود در مبارزه و شکست دادن ولدمورت صحبت می کرد. زمانی که فرزندانشان به اندازه کافی بزرگ شدند که داستان را بشنوند، جینی مجبور شد خودش آن را برای آنها توضیح دهد که هری رفته بود. جیمز فکر می‌کرد این جالب‌ترین چیزی است که تا به حال بوده است، آلبوس دو روز گریه کرد زیرا از پدرش می‌ترسید، و لیلی کابوس بسیار واضحی در مورد ک.شت.ه شدن در نور سبز دید. این تنها زمانی بود که جینی از نامگذاری کوچکترین لیلی پاتر خود پشیمان شد. او هرگز در مورد آن قسمت به هری نگفت، فقط "عمل انجام شد." هری خیالش راحت شد که از آن مراقبت کرده بود. 10. بهترین برنامه ریزی ها، حتی مخفی ترین و با دقت پنهان ترین نقشه ها، همیشه درست پیش نمی روند. تا به امروز، هری و جینی هر دو سرخ می شوند و وقتی کسی موضوع شب عروسی خود را مطرح می کند، می خندند. خوشبختانه، هری به خاطر هگز کردن آن خبرنگار به خاطر مخفی شدن در کمد اتاق هتل، با وزارتخانه به مشکل نخورد. او در آن زمان بی شرمانه از شهرت خود استفاده کرد، اما از آنجایی که این شهرت او را از مشکلات جدی نجات داد، هیچ کس به این موضوع توجهی نداشت. گزارشگر واقعاً گیج بود. آخرین جینی که می دانست، به کار در بخش ترحیم پیامبر روزانه تنزل رتبه داده بود. او فکر کرد که خیلی خنده دار است

11. در ابتدا، جینی مطمئن نبود که حتی هرماینی گرنجر را دوست داشته باشد، او فکر می کرد که بر اساس نامه های او به بارو در همان سال اول نسبت به رون بدخلق است. با این حال، هنگامی که او آنها را با هم دید، وقتی به هاگوارتز رسید، نظرش تغییر کرد. حتی در آن زمان برای او آشکار بود که چیز عمیق‌تری در آنجا در حال وقوع است. او به همه می بالد که او اولین کسی بود که فهمید آنها عاشق هستند. رون او را باور نمی کند. هرماینی انجام می دهد. 12. هنگامی که او و هری به بخش های وزارتخانه می روند که شامل رقص می شود، نویل همیشه از او می خواهد برقصد و دوباره برای جشن عذرخواهی می کند. او همیشه به او می گوید که چیزی برای عذرخواهی وجود ندارد، که همه چیز همان طور که قرار بود پیش رفت. خوشبختانه، او در حال حاضر رقصنده بسیار بهتری است و هرگز روی پای او پا نمی گذارد. با این حال، او هنوز هم شریک عالی است، و او هنوز از صحبت کردن با او لذت می برد. او دوست خوبی برای هر دوی آنهاست.

13. جینی و هری عاشق جمع شدن با هم جلوی آتش در عصرهای زمستانی که بچه ها خواب هستند را بگیرند. او همیشه مالش را با کمی دارچین می‌خورد، و گاهی اوقات بعد از روزهای پر استرس، با پاشیده‌ای از اوگدن. هری به این موضوع می‌خندد، اما او می‌گوید که اگر مجبور بود تمام روز را با جیمز در خانه باشد، فقط ویسکی را تمیز می‌کرد. هری مخفیانه موافقت می کند. جیمز هر چهار غارتگر - به ویژه سیریوس و جیمز را کانالیزه می کند. او یک طعنه وحشتناک است.🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱14. وقتی جینی احساس ناراحتی می‌کند، خودش را مجبور می‌کند تا آن دقایق طولانی را که فکر می‌کرد هری مر.ده است را به خاطر بیاورد و متوجه می‌شود که دیگر هیچ‌وقت نمی‌تواند آنقدر بد باشد. هیچ چی. همیشه. این به او آرامش می دهد مهم نیست که با چه چیزی سر و کار دارد.

جینی هرگز نام آلبوس سوروس را انتخاب نکرد، اما پس از یک زایم.ان طاقت فرسا، ظاهراً با آن موافقت کرد. او واقعاً به یاد نمی آورد. ماه ها طول کشید تا هری را به خاطر آن ببخشد. با این حال، روی او رشد کرد و اکنون (بیشتر) از آن راضی است. 16. به عنوان بخشی از مصالحه ای که به جینی اجازه می دهد در سنین پایین ازدوا.ج کند، جینی به مادر و پدرش قول داد که او و هری قبل از شروع به بچه دار شدن مدتی صبر کنند. سپس او کویدیچ حرفه ای بازی کرد و مجبور شد یک قرارداد "بدون بار.داری" امضا کند. وقتی بالاخره خواستند تشکیل خانواده بدهند، تا چند سال نتوانست بار.بدار شود. او داشت فکر می کرد که هرگز بچه دار نمی شود و تقریباً تسلی ناپذیر بود. خوشبختانه، هری از تلاش بارها و بارها بیزار بود و در نهایت این اتفاق افتاد. اما پس از تمام مشکلاتی که با لیلی داشت، به او گفته شد که دیگر نمی تواند بچه دار شود و از این بابت ناراحت بود. او پنهانی به پسرهای دوقلو امیدوار بود.

17. جینی هنوز هم یک هگز بد خفاش بوگی انجام می دهد. و نه، او هرگز آن را به هری یاد نداد. و بله، اگر شما تعجب می کنید، او چند بار در معرض خطر بوده است. و بله، به همان اندازه که او تصور می کرد بد است. در واقع، این بدتر است. 18. وقتی با شش برادر بزرگ شد، برای مالی تعجبی نداشت که جینی پسر بچه بود. لیلی اما یک دخترِ دختر است. این جینی را دیوانه می‌کند، اما بقیه اعضای خانواده دوست دارند در هر تعطیلات هدیه دادن، درخشان‌ترین، شیک‌ترین، صورتی و کرکی‌ترین چیزها را برای او به ارمغان بیاورند. اتاق لیلی با رنگین کمان، ابرهای کرکی و پونی های صورتی رنگ بنفش رنگ آمیزی شده است. باعث سردرد جینی می شود. هری تنها کسی است که این را می داند.

19. در طول 9 ماهی که هری، هرماینی و رون در ششمین سال زندگی اش نبودند، مواقعی وجود داشت که جینی احساس عجیبی داشت که هری او را تماشا می کرد. در ساعات مختلف روز، اما معمولاً در شب است. بیش از یک بار او واقعاً نام او را صدا زد، نیمی از انتظار که ممکن است به او پاسخ دهد. وقتی چند سال بعد این موضوع را به او گفت، چهره عجیبی به او رسید، اما هرگز دلیل آن را به او نگفت. او هنوز کنجکاو است، اما فشار نمی آورد. 20. جینی یک بار متوجه شد که زندگی او پر از راز است، حتی الان. و او واقعاً این را دوست ندارد. اما، از آنجایی که او اجازه نمی دهد این اسرار به دیگران آسیب برساند، او فقط چیزی در مورد آن نمی گوید. او گاهی اوقات تلاش می‌کند، اما بعد یکی از بچه‌هایش به چیزی نیاز دارد، یا هری می‌رود تا به محل کار برود، یا رون از مشاجره با جرج ناراحت می‌شود و تصمیم می‌گیرد که بعداً منتظر بماند. او خیلی مهم نیست، یا حداقل این چیزی است که خودش می گوید

امیدوارم خوشتون اومده باشه 🫐 بگین دیگه از کی بزارم ☘️