فکت از انیمیشن ها...

1. مادرخوانده‌های زیبای خفته شرورهای پنهانی هستند یک تئوری درباره انیمیشن «زیبای خفته» (Sleeping Beauty) دیزنی انگیزه‌های مادرخوانده‌های پری و نحوه محافظت آن‌ها از آرورا را زیر سوال می‌برد. پری‌ها به جای اینکه منتظر بمانند تا روز سرنوشت‌ساز شانزدهمین سالگرد تولد آرورا از راه برسد، آگاهانه او را در معرض خطر قرار می‌دهند. پری‌ها ممکن است با تظاهر به محافظت از آرورا، برای محافظت از خو مخفیانه با ملیفیسنت همکاری کنند. از طرف دیگر، آن‌ها ممکن است ماموران دوگانه‌ای باشند که واقعا در تلاش برای نجات آرورا هستند، در حالی که اذعان می‌کنند که شکست ملیفیسنت به مجموعه‌ای از رویدادها بستگی دارد. در هر صورت، این نظریه از فتنه‌های جدیدی از داستان جاودانه دیزنی پرده برمی‌دارد.

2. والدین لیلو و نانی به این دلیل کشته شدند که از اعضای سیا (CIA) بودند این تئوری می‌گوید که والدین لیلو و نانی در انیمیشن «لیلو و استیچ» (Lilo & Stitch) ممکن است ماموران مخفی سیا بوده باشند که در باران رانندگی می‌کردند و سرنوشتشان به شکل غم‌انگیزی به پایان رسید. شاید حتی به دلیل نوع کارشان مجبور شده بودند در شرایط خطرناک در جاده باشند. از طرف دیگر، ممکن است این حادثه اصلا تصادفی نبوده باشد. این تئوری جالب، عادات عجیب لیلو، مثل عکس گرفتن از گردشگران غیرهاوایی را توضیح می‌دهد. بعلاوه، نظارت مامور سابق سیا کبرا بابلز بر خانواده اهمیت تازه‌ای پیدا می‌کند که شاید قبلا با والدین لیلو و نانی کار می‌کرد.

. دانلد داک به خاطر ابتلا به سندروم PTSD نمی‌تواند خشم خود را کنترل کند دانلد داک در طول زندگی انیمیشنی خود دستخوش تغییرات زیادی شده است. در دهه 1930، او به طور مشخص مانند تکرارهای بعدی، همیشه عصبانی بود. در برخی از کارتون‌های اولیه، او به‌عنوان یک ملوان به تصویر کشیده شد که شجاعانه به‌عنوان بخشی از فیلم‌های تبلیغاتی دیزنی در جنگ جهانی دوم، با چتر نجات وارد می‌شود.با این حال، تغییر قابل توجهی در کارتون‌های بعدی اتفاق می‌افتد؛ دانلد به طور مداوم کنترل خشم خود را از دست می‌دهد و برخی را به این تئوری می‌رساند که او به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) ناشی از تجربیات دوران جنگش مبتلا است.

4. در انیمیشن «بالا» (Up) کارل در تمام طول مدت فیلم مرده است یک تئوری جالب در مورد انیمیشن «بالا» محصول پیکسار وجود دارد که می‌گوید بعد از اینکه کارل همسر محبوبش الی را از دست می‌دهد، خودش هم می‌میرد. در این تئوری، راسل پیشاهنگ مشتاق نقش یک فرشته نگهبان کارآموز را بر عهده می‌گیرد. او با راهنمایی کارل به بهشت آبشار، بال‌های خود را به دست می‌آورد، سفر آن‌ها نماد مسیر زندگی پس از مرگ است. این تئوری زمانی منطقی است که بینندگان فکر کنند که کارل برای بلند کردن خانه به حدود 100000 بادکنک و نوعی انفجار برای جدا کردن خانه از پایه آن نیاز دارد. همچنین این واقعیت وجود دارد که سگ می‌تواند از طریق یک قلاده ترجمه با فناوری پیشرفته صحبت کند که در جای دیگری در دنیای پیکسار وجود ندارد.

5. سفید برفی هرگز بعد از خوردن سیب بیدار نشد یک تئوری جذاب نشان می‌دهد که شاهزاده فلوریان در انیمیشن «سفید برفی» (Snow White) ممکن است چیزی بیش از یک شاهزاده جذاب باشد. برخی از تفاسیر نشان می‌دهند که او در واقع فرشته مرگ است که سفید برفی را به زندگی پس از مرگ هدایت می‌کند. قلعه‌ای که در انتها به سمت آن می‌روند در میان ابرها قرار دارد و به این ترتیب برای کوتوله‌ها غیرقابل دسترس است. به طرز شگفت‌انگیزی، به نظر می‌رسد سفید برفی تنها کسی است که متوجه حضور شاهزاده می‌شود، درباره فلوریان صحبت می‌کند یا می‌خواند، و این اتفاقات یک معمای جذاب به رابطه آن‌ها اضافه می‌کند. این تئوری عنصری تلخ و شیرین را به افسانه محبوب اضافه می‌کند و دیدگاهی منحصربه‌فرد از نقش شاهزاده ارائه می‌دهد.

6. در انیمیشن «دیو و دلبر»، ساحر معشوق سابق دیو بود این تئوری حاکی از آن است که ساحر در انیمیشن «دیو ودلبر» معشوق سابق دیو بود. این تئوری به این دلیل کار می‌کند که او ممکن است در هنگام نفرین کردن، 21 سال سن داشته باشد. این نظریه تا حد زیادی توسط رمان تطبیقی دیزنی به نام «هیولای درون» (The Beast Within) تایید شده است. علاوه بر این، تئوری جالب دیگری نشان می‌دهد که چیپ، فنجان چای، پسر دیو و ساحر است. این با توجه به سن خانم قوری منطقی به نظر می‌رسد. این تئوری همچنین بیان می‌کند که طلسم، گذر زمان در قلعه را تغییر می‌دهد و همه را در یک سن نگه می دارد.

7. در انیمیشن «یخ‌زده» (Frozen) لباس‌های کریستوف از مادر اسون ساخته شده‌اند یک تئوری غم‌انگیز پیوند بین کریستوف و همراه وفادارش، اسون را تحت تاثیر قرار داده است. این دو به عنوان یتیم با هم آشنا شدند و ارتباط عمیقی با هم شکل دادند که در سرتاسر فیلم‌های «یخ‌زده» پایدار است. با این حال، یک جزئیات ظریف اما قابل توجه نشان می‌دهد که کریستوف لباسی از پوست گوزن شمالی پوشیده است و به این احتمال اشاره می‌کند که او مادر اسون را کشته و از بقایای او لباس درست کرده است. محبت اسون به کریستوف می‌تواند به خاطر بوی آشنای مادرش باشد. این تئوری لایه‌ای تلخ به دوستی گرم آن‌ها اضافه می‌کند و بینندگان را دعوت می‌کند تا در فجایع ناگفته‌ی زیربنای این داستان افسون‌کننده تامل کنند.

مرسی که تا اینجا باهام بودید. مایل به پارت های بعدی؟؟