داشتم میدیدم که اون طبقه ی برج ایفل با یه عالمه روبان و شمعو گلبرگ های گل رز تزئین شده بعد چند دقیقه سکوت گفتم: سلام کت گفت: آ..سلام بانوی من و نشستیم لبه ی برج و یکم باهم حرف زدیم که دیدم یه خ.ن.ج.ر از جیبش ا.ف.ت.ا.د روی زمین
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
30 لایک
وااااایییی آجی عاااالی بووووووووود😍😍😍😍😍😍
مرسییییییی اجیییی😍😍😘😘❤️❤️❤️❤️❤️
راستی اجی رمانتو ادامه بده ها
چون من وارد نظرسنجی اولت شدم و دیدم یه چند نفری گفتن ادامه نده
ولی ادامه بدی هاااااااا
رد شد دارم دوباره می نویسم🤧
معلومه که ادامه میدم حتی اگه فقط یه نفر شما رمانم رو بخونی فقط بخاطر تو رمانم رو ادامه میدم😃
جدی؟ فکر نمی کردم انقدر مهمم 😍❤️❤️
اوه ایرادی نداره ایشالا اون یکی ای که مینویسی بیاد 😘
راستی اجی میگم تو رمانت یه صحنه ی رمانتیک لیدی نواری هم بزار اگه میشه😅
معلومه که مهمممی!😃
والله گذاشته بودم تو پارت قبلی ولی رو شد😐 این سری امیدوارم بیاد تو صف برسی خودم خودم برسیش کنم😂😁
🤣
ممنون🥰🥰
ببخشید دستم خورده بود😘😂🙏
خواهش می کنم💜 پیش میاد😅😊
عالییییی بووود❤️❤️
مرسییییی❤️❤️
فقط چرا آنفالوم کردی🤨؟
ناظرش بودم 😁
مرسی😁😁
اوه اوه😯 خوب بود؟
معرکه..بالاتر از خوب🧋
ممنونممم ❤️❤️
حالا دیگه اونقدراهم تعریف نداره😅
دارهههععه
باشه باشه داره مرسی❤️ عصبانی نشو😅
🥰
❤️❤️