10 چیز ناراحت کننده درمورد "سوروس اسنیپ"

10 -کودکی دشوار دوران کودکی یک فرد تأثیر شدیدی بر این دارد که در آینده چه نوع فردی است . دوران کودکی به معنای شادی و بی دقتی برای بسیاری است اما این مورد برای سوروس اسنیپ جوان اینطور نبود.😢 او در فقر به دنیا آمد و تنها شادی که سیوروس پیدا کرد دوستی اش با لیلی بود.

9 -او در مدرسه هدف قلدری دیگران بود از زمانی که سوروس اسنیپ وارد هاگوارتز شد، هدف قلدری واقع شد - به لطف جیمز پاتر و گروه دوستانش.😡 و با اینکه جیمز نمی خواست اسنیپ بمیرد یا به شدت صدمه ببیند، باز هم سال های مدرسه اش را بسیار سخت تر از آن چیزی کرد که باید می بود.

8 -او شاهد عشق لیلی به جیمز بود. اگر لیلی کسی غیر از جیمز را به عنوان شریک زندگی اش انتخاب می کرد، سیوروس احتمالاً باز هم از این موضوع ناراضی بود 😂 اما این احتمال وجود دارد که آن را بهتر می پذیرفت. اما وقتی لیلی کسی که سال ها اسنپ را اذیت می کرد دوست داشت،، قابل درک بود که اسنیپ احساس ناامیدی و خیانت کند.😩😭 همچنین نفرت بعدی او از هری را توضیح می داد، اسنپ از پدر هری متنفر بود اما مادرش را دوست داشت و به خاطر لیلی نمی خواست هری اسیب ببیند.😖

7 -از دست دادن لیلی برخی از مردم ممکن است رابطه اسنپ با لیلی وسواسی در نظر بگیرند، اما او در حالی که به زندگی خودش ادامه می داد، عقب نشینی کرد، حتی اگر به معنای ازدواج لیلی با مردی بود که قبلاً اسنیپ را ازار می داد. درست است که اسنپ پس از حمله ولدمورت به خانه پاتر رفت، ولی این یک واکنش طبیعی بود. از دست دادن لیلی برای سوروس سخت بود، او هنوز هم می خواست که او را زنده و خوشحال ببیند.😫

6 -او بارها و بارها زندگی خود را در خطر قرار داده

5- و بدون قدردانی اسنپ در این راه درست و غلط، خوب و بد، زندگی خود را به طور منظم به خطر می انداخت. اما با توجه به پنهان کاری کارش، هیچ کس به غیر از دامبلدور نمی دانست اسنیپ یک جاسوس دوجانبه است - تا اینکه البته هری و دوستانش ""بعد از مرگ او ""این موضوع را فهمیدند🙁 این اتفاقات اسنیپ را مانند یک فرد خائن و آدم بد را به نشان داد، با اینکه او هیچ کدام از این چیزها نبود.

4 او مجبور به کشتن دامبلدور شد اسنیپ می دانست مدیر هاگوارتز مدت زیادی برای زندگی کردن ندارد. اما او آماده بود که به تلاش برای درمان او ادامه دهد، 🥲اگر دامبلدور چیز دیگری را پیشنهاد نمی کرد.😤 دامبلدور با توجه به احترامش به اسنیپ و دوستی آن ها از اسنپ خواست او را بکشد . در پایان ، اسنیپ بر خلاف خواسته های خود رفت و دامبلدور را کشت ،

3 -او هرگز شاد نبود . او تنها دو دوست صمیمی - داشت لیلی و دامبلدور و نتوانست جلوی مرگ هیچ کدام از آن ها را بگيرد. پس اون بايد آدم خيلي تنهايي بوده باشه .🥺

2- او سعی کرد لیلی را نجات دهد اما نتوانست از سوی دیگر اسنپ چندان مشتاق التماس ولدمورت نبود تا جیمز یا هری زنده بمانند😆 . در هر صورت تلاشش برای نجات لیلی شکست خورد😫😭

و در آخر.... 1- مرگ او بزرگترین آرزوی اسنپ شکست دادن ولدمورت بود اما از زمانی که هری برای آخرین بار در برابر ولدمورت ایستاد، او هرگز ندید که این اتفاق بیفتد. بسیاری از مردم در آخرین نبرد جان خود را از دست دادند اما اسنیپ کسی بود که کمک کرد تا مطمئن شود ،هری به اندازه کافی زنده خواهد ماند تا ولدمورت را شکست دهد،درست است که هری توانست ولدمورت را نجات دهد اما اسنیپ هرگز این را ندید🥺😩😭😭😭