و اما این قسمت... ناظر چیز خاصی ندارهها!
قسمت چهارم /
_راستش… دلم میخواست ببینمت یه سه روزی میشه ندیدمت و دارم کم کم نگران میشم میدونی… هروقت پیاممو شنیدی جوابمو بده چون باید یه ذره درد و دل کنیم, پس فعلا./
روی دکمهی قطع پیغام فشار دادم و مقدار هوای زیادی که داخل ریههام جا داده بودم رو بیرون فرستادم ؛ نمیدونم چرا و چطوری اما نگاهم که به ضبط صدا خورد با کنترل صدام برای گریه نکردن ، دکمه رو فشار دادم:« سلام خانمم ، راستش بابتش شرمندهم ، یه مشکلی… برای یکی از اعضای خانوادم پیش اومده بود… لازم بود که کنارش باشم نتونستم بهت زنگ بزنم… راستش خودمم میخواستم ببینمت حرف مهمی بهت بزنم…» کم کم بغض داشت به سراغم میومد:« روی بام نوتردام چطوره؟ امشب… منتظر پیامتم» حتی خودمم نمیدونستم چرا همچین قراری گذاشتم اون هم با اون حالم . نفسمو با بغض بیرون دادم. یه چیزی رو خوب میدونستم، قرار نیست به لیدیباگ راجع به این اتفاقات چیزی بگم ، حداقل تا چندوقت آینده. از دیروز با ناتالی یک کلمه هم حرف نزده بودم ، مطمئنا هضم این اتفاقات هم برای من و هم برای اون کمی سخته. من یکی تونستم باهاش کنار بیام ؛ شاید اون نتونه. «پنجههای گربه نهان» /
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
51 لایک
افسرده شدم چرا اینقدر غمگینه دلم گرفت
ادامهی داستان رو از و.بلاگ میراکلس ساغیباگ بخونید
باورت نمیشه سر اس ۹ یه بشکه گریه کردم اونم بلند بلند 🥲🥲🥺😞
خوشت اومدهههه؟
ادامهی داستان تو وب.لاگمه.
Saghi2bug blo 💙gfa
بخش برچسب ها
(موقع سرچ قلب رو بردار)
خیلییییی خوشم اومده🥲🥲❤️❤️❤️
باشه حتما💞
خیلی خوشحالم اینو میشنوممم
مرسییی❤️❤️
خواهش میکنممم❤️❤️❤️❤️
پیش به سوی وبلاگ و خواندن ادامه ی رمان✅
ووویییی ذوقققق
:)
ساغر من افسردگی گرفتم😪
تورو خداااا پارت بدهههههه😖
خاله کوکب؟؟
چرا اصلا بنظرم آشنا نمیای؟
تو وب دنبال میکنی داستانو؟
من اونجا با اسم J-hope هستم😁
آهاااااا گرفتم 😂😂👍
والا انقدر داستانات خوبه فکر نمیکنم که بتونه به پای ایده های تو برسه چون من که تاحالا داستان ننوشتم وایده ای هم ندارم ولی یکی از دوست های نزدیکم داستان نویسش خوبه البته به پای ایده های تو نمیرسه و میراکولرهم نیست ولی من بازم بهش میگم اگه تونست کمکت کنه
مرسی عزیزم
نه بابا این چه حرفیه ، خودتو دست کم نگیر ، بالاخره همه از یه جایی شروع میکنن دیگه.
همه از اول نویسنده نبودن حتی من!
یعنی اگه اولین داستانایی که نوشتم رو بخونی ( خداروشکر که همشو پاک کردم) درجا ب.ل.اکم میکنی 😂🤣🤣
ممنون بابت کمکت عزیزدلم
عیب نداره درک میکنم بالاخره مدرسست دیگه اوکیه
ما اعتراض داریم به پارت نیازداریم
پارت پارت پارت بدو بده وای
اونیکه پارت میده کیه ساغر ساغر
خاله ساغر با پارت زر میجمگه با تبهکاراااا.خاله ساغر (با یه لحنی شبیه آهنگ تیتراژ میراکلس بخونید)
زیباست..
تروخدا پارت 16 رو توی اون سایته آپلود کن گفته بودی آخر هفته میزاری ولی الان شنبستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
(خودم میدونم خیلی آدم بی صبری ام ولی میخوام بدونم چی میشه)
تروخدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
مگه تو خاله ساغر ما نبودی پس چرا پارت نمیدی؟
ای جان دلم من واقعا بابت تاخیرش متاسفم.
من این هفته خیلی امتحان داشتم ، اصلا وقت نکردم بنویسم. بعد با کمبود ایده مواجه شدم.
( اگه ایدهای برای ادامهش داری حتما پیوی بهم بگو)
چون هنوز خیلی مونده تا به قسمت ۱۶ جزییات بدم ولی هروقت نوشتمش با قسمت ۱۷ آپلودش میکنم.
مرسی که بیشتر منتظر میمونی خانم 😂😐
ساغررررررررررررررررررررر بیا عزی رو جمع کن پررو پررو اومده مبگه تو مامان من نیستی
های گایز👈.کارمند بانک Nazanin♡داخل بانک Nazanin♡ میتونید حساب باز کنید وام بگیرید و ... نیاز به کارمند داریم حتما سری به اکانت Nazanin♡بزنید و وارد نظرسنجی بانک بشید و اگر سوالی دارید بپرسید و میتونید درباره کارمند شدن سوال ببپرسد😉❤❤تستت عالی بود❤🧡پین میکنی تلو خدا😊
کاربر Charlotte