لطفا حمایتم کنید.
(علامت ساحره:# ، لولو:^) -خب آره. جیمین آهی کشید و بهم نگاه کرد.×فقط به خاطر حرف جنی داری اینو میگی؟فکر میکنی دنیای پریان و میشه شوخی گرفت؟! -هعیی..جیمین فقط به خاطر حرف جنی نیست..من از خود ساحره شنیدم.. (فلش بک(قصر ساحره)بعد از اینکه مار سبز بهمون توضیح داد که چجوری میشه یه سرزمین کریستال رفت یه صدایی اومد.سه تایی رفتیم پشت یکی از اون صندوق ها قایم شدیم.صدای حرف زدن لولو و ساحره میومد:ای لولوی احمق..اون جعبهِ کو؟؟؟. لولو با صدای داد ساحره از خواب پرید و با بهت به جعبه کوچولوی جلوش که یه مار هم داخلش جا نمیشه، نگاه کرد.ساحره شروع کرد غر زدن سر لولو.چند دقیقه بعد، لولو سرش و بالا آورد و پرسید:میتونم یه سوال بپرسم؟. ساحره یه نگاه چپکی به یولو انداخت و چشم غره رفت و دست به سینه شد و درحالی که به روبروش نگاه میکرد گفت:بپرس. ^شیره ی جان فرزند آب و هوا رو تو کدوم سرزمین ها قایم کردی؟؟. چی؟!اون گفت سرزمین ها؟ یعنی ساحره شیره ی جان جیمین و پیش خودش نگه نداشته؟پس یعنی تو سرزمین های مختلف قایم کرده...ولی کدوم سرزمین ها؟. #.سرزمین قارچ ها..سرزمین گذشته..سرزمین الف نقاش.(پایان فلش بک)جیمین به حرف هام گوش میداد.آخرش زیر چشمی بهش نگاه کردم.اثری از عصبانیت تو چهرهاش وجود نداشت.آخه بهم هشدار داده بود که نباید به قصر ساحره برم.×خیلی خب..حالا کی گشتن شیره ی جانم و شروع میکنی؟. با خوشحالی سرم و بالا اوردم.-همین الان!
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
فن فیکشن ممنوعه!