6 اسلاید چند گزینه ای توسط: Kayra انتشار: 4 سال پیش 904 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست

میخوام خرابکاری های بچگیامو بهتون بگم😂



لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (28)
  • من وقتی ۴سالم بود مامانم عدس گزاشته بود خیس بخوره برای شام بعد من گوشی بابامو برداشتم انداختم تو آب لای عدس ها😂😂😂

  • imageLevi :)
    آفلاین

    یه بار رفته بودیم با بابام سوپری بعد چسبیدم یه مرد دیگه بهش گفتم بابا یهو بابامو جلوم دیدممم😐😐😐
    فکر کرده بودم بابامه چون لباسش همرنگ بابام بود😐😐💔💔😹😹
    ینی الانم که بهش فک میکنم قلبم تیر میکشه💔💔😹
    عالی😹😹💜💜

  • بچه بودی چقدر شیطون بودی😂

  • من تو بچگیم یه بار تو بازار بودیم بعد دست یه زن دیگه رو گرفتم بعد که دیدم خجالت کشیدم و بعد تو یه دکان رفته بود مامانم به من گفت بمون همونجا یعنی بیرون دکان بعد خواستم چیزی به مامانم بگم بعد که اونجا یه دکان بود که لباس زیر می‌فروخت بعد رفتم اونجا اون زنا به من کج کج نگاه میکردن بعد یواشکی رفتم بیرون 😂😂😂😂

  • imageᥧᥙᥰᥳᥣᥲ
    You're so Art Deco

    چه آتیش پاره ای بودی تو 😂😂😂

  • imageKiana
    عصبی

    عالیییی بود😂😂😂
    من سوتی بچگیامو یادم نیس ولی یادنه ی بار ۶ یا ۷ سالم بود که می خواستیم بریم خونه مامان بزرگم بعد من فک کردم با اتوبوس میریم رفتم دمه اتوبوس دست ی زنو گرفتم داشتم باهاش میرفتم که مامانم منو به موقع گرفت وگرنه معلوم نبود من الان کجا بودم😂😂

  • یه بار بچه بودم😊
    داشتیم فیلم عروسی عموم رو نگاه میکردیم😍
    عمه‌م،مادر بزرگ پدری‌م،خود عموم و زنش‌م اونجا بودن🙂
    من از دهنم پرید گفتم:وای زن عمو چقد زشت بودیییی😐
    عابروم رف جلو همه🙄

  • image💜parpary
    موزیک گوش میکنم!

    واي خداااااااا مردم از خندههههههههههههههههه
    منم دوتا سوتي باحال دارم
    يكي اينكه
    يبار بچه بودم به مامانم قول داده لودم بچه خوبي باشم بعد شيطنت كرده بودم مامانم گفت:مگه قول نداده بودي دختر خوبي باشي چرا رو قولت واينستادي؟
    جواب من:اگه رو قولم وايستم چجوري بيام پايين؟
    يكي ديگه:
    من اذيت ميكردم مامانم ميگفت اذيت كني سياه ميشي بعد من يك دوست داشتم جنوبي بود اسمش غزل بود برگشتم يبار بهش گفتم:غزل تو چه كار بدي كردي سياه شدي؟

  • imageNiusha
    آنلاین

    تستت عالیییییییی بود 💖😂😂🤣🤣🤣

  • ای خدا درس این من

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.