بانگو+بنگتن(ورژن اسلامی) پارت1

خب حس میکنم با موضوع داستانم زیاد خال نکردید ولی من بازم این داستانو گذاشتن از اسمه داستان هم معلومه که چیه من این داستانو تو سایتquotev و برای یکی از دوستای صمیمیم نوشتم امیدوارم خوشتون بیاد و این بوک جنبه ی فان و طنز داره اسم:با نگو+بنگتن(ورژن اسلامی) ژانر:طنز شخصیت ها:اعضای بی تی اس و شخصیت های بانگو به علاوه ی اکانه و اصغر و چند کاربر quotev نکته:اکانه خودم هستم و کارگردان این مجموعه اصغر هم دستیار و فیلم بردار بنده هستند تعداد پارت:50 تعداد فصل:3 فصل بعلاوه ی پشت صحنه وضعیت:پایان یافته فعلا بزنیییید برییییم

پارت 1:گربه ی مومن یه بچه بدبخت یتیمی بود اسمش علی (اتسوشی)بود که خیلی مومن و بچه پاکی بود این بدبخت تو یتیم خونه ای بود که همه کافر بودن هر موقع این دست به دعا برمیداشت مدیر اونجا یه chaک میزد بهش یروز دیدن بجای اینکه علی کف زمین و بصابه داره با تسبیح ذکر میگه به همین خاطر مدیر کافرش با اردنگی انداختتش بیرون گفت ما گربه های مومن نموخایم. این بدخت نشسته بود لب جوب اب داشت صلوات میفرستاد که ناگاه صدای اذان و شنید که ناگاه تر دید یه شیخ داره غرق میشه پرید تو اب شیخ رو نجات بده که شیخه از نماز اول وقتش جا نمونه شیخه از علی خیلی تشکر کرد که علی گفت: علی:اسمت چیه؟ شیخ:کلیم(دازای😂) علی:جان؟ کریم:اهم ببخشید شیخ کریم بانداژ زاده هستم علی:خوشبختم منم علیه قنبر زادم کریم:عههه علیههههههه علی:🗿🗿🗿🗿🗿 کریم :خب علی جان میخوای بیای حوزه علمیه ما پسره مومن؟ علی:خیلی دوست دارم اقا کریم از بچگی ارزوم بود کریم :پس بدو بریم پسره مومن که ناگاه یه شیخ دیگه بدو بدو میاد سمتشون انگار که داره با عباش پرواز میکنه... بنظرتون برای این پسر مومن چه اتفاقی میوفته؟ 😂

به دلیل بودن پارت اول یکم بود ببخشید

باییی لایک و کامنت فراموش نشه