ناظر جانم چیز بدی نداره لطفا منتشر کن..مرسی:)
عارضهٔ استکهلم اصطلاحی است که پس از سر،قت از بانکی در میدان نورمالمستوری نورمالمستورگ استکهلمِ سوئد، توسط نیل بیِروت - روانشناسی که از آغاز تا پایان گروگانگیری به پلیس مشاوره روانشناسی میداد و به بانک رفتوآمد داشت، همزمان با پوشش خبری مورداستفاده قرار گرفت و بعدها توسط روانشناس دیگری به نام «فرانک اوخبری» رسماً تعریف و نامگذاری شد.
در طی این گرو،گانگیری چهار کارمند (سه زن و یک مرد) به مدت ۶ روز (از تاریخ ۲۳ تا ۲۸ اوت ۱۹۷۳) به گرو،گان گرفته شدند. در طی این شش روز قربا،نیان وابستگی عاطفی به گرو،گانگیرها پیدا کردند؛ تا جایی که از همکاری با پلیس سر بازمیزدند و حتی پس از آزادی از این مصیبت ششروزه، در دفاع از گروگانگیران برآمدند.
استکهلم پدیده ای روانی است که در آن گرو،گان نسبت به گرو،گان گیر حس همدلی،همدردی و وفاداری پیدا میکند و در مواقعی این حس وفاداری تاجایی است که از کسی که جان و مال و آزادی اش را تهد،ید کرده،دفاع و با اختیار و علاقه خودش را تسلیم او میکند!...
در سال ۱۹۷۳ یان اریک اولسون، محکو،م به آزادی مشروط، در جریان سر،قت ناکام از یک بانک، چهار کارمند (سه زن و یک مرد) از Kreditbanken، یکی از بزرگترین بانکهای استکهلم را به گرو،گان گرفت. او برای آزادی دوستش کلارک اولوفسون از زند،ان و برای اینکه به او بپیوندد و در این سر،قت و گرو،گانگیری دستیارش شود، مذاکره کرد. آنها گرو،گانها را به مدت شش روز (۲۳ تا ۲۸ اوت) در یکی از خزانههای بانک اس،یر کردند. وقتی گرو،گانها آزاد شدند، هیچیک از آنان در دادگاه علیه یکی از گرو،گانگیران شهادت ندادند. در عوض، برای دفاع خود شروع به جمعآوری پول کردند..
ویژگی سندرم استکهلم: • احساسات مثبت قر،بانی به گرو،گانگیر یا زندانبان.. • احساسات م،نفی قر،بانی به خانواده، دوستان و مقاماتی که سعی در نجات آنها دارند و موفق هم میشوند... • پشتیبانی از دلایل و رفتارهای گرو،گانگیر.. • رفتارهای حمایتی قربا،نی در زمان کمک به گرو،گان گیر..
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!