سلام دوستان ببخشید خیلی دیر شد من اکانتم مسدود شد و با یه حساب جدید وارد شدم و اگه خواستید قسمت قبل رو بخونید بزنید جستجو غم ابدی دو زوج و بعد بخونید از این به بعد با این حسابم بریم سر غم ابدی این دو تا زوج.......
از زبان لوکا بردمش تو ماشین گفت بذار برم خودشو میکوبوند به در ماشین در رو قفل کردم همش گریه میکرد چشاش شده بود کاسه خون (همه حرفایی که می زنه با بغض و گریه) گفت چرا نمیذاری برم گفتم نمیخوام اتفاقی برات بیوفته واسه خودت هم نه واسه بچه گفت من این بچه رو بدون پدرش نمیخوام چرا نمیفهمی داد زدم نمیزارم بری گفت پس باشه یهویی تفنگ رو از تو جیبم برداشت گذاشت بالا سرش گفت اگه نذاری برم خودمو میکشم بغضم گرفت گریه کردم گفتم مرینت اینکارو با من نکن من طاقت دوری تورو ندارم تورو دوست دارم (😥😱) از زبان مری گفتم چییی دوستم داری
11 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
سلام بچه ها من رز هستم از هفته بعد داستان شروع میشه بچه ها ببخشید من گوشیم سوخته بود اصلا نبودم الان این کاربریم دنبال کن
دیگه داستانتو دنبال نمیکنم
اصلا نمیذاری 😣
عالی بود پارت بود پارت بعد رو زود بزار
طوری نوشتی که منه سنگدل گریم گرفته دمت گرم
مرسی از همگی و بگم که داستان حالا حالا ها ادامه داره💋
خواهشن زود پارت بعد رو بده🙂😁
عالی بالاخره بعد از مدت ها
خواهش میکنم زود بذار از این به بعد
عرررررر اشک منو دراوردی همیشه دنبال داستانی میگشتم که انقدر غمیگن باشه افرین😭😭😭😭😭😭♥♥♥♥
عررررررعررر عالی بود