
های گایز این اولین تستمه امیدوارم که خوشتون بیاد یک بار تست ساختم که تستچی قبول نکرد😐خدا کنه ایندفعه قبول کنه بلند بگو اممممین

مونی:اخیش بلاخره تموم شد.بچه ها خسته نباشین.پسرا:مرسی توهم خسته نباشی.خب پسرا بعد از تمرین رقص لباس هاشون رو عوض میکنن و سوار ماشین میشن که برن خونه تو مسیر هم طبق معمول شوگا خواب هفت پادشاه رو میدید😐😂و هوپی هم با اینکه خسته بود ولی جنگولک بازی در میاور تا پسرا بخندونه(فداش بشم من😚❤️)از اون طرف جین با جکای بابابزرگیش پسرا رو جررر داده بود😂💔
خب خلاصه اینقدر تو ماشین دیوونه بازی دراوردن که رسیدن خونه هوپی رفت شوگا رو که هنوز تو خواب زمستونی بود بیاره بیرون در عجبم🤔که با این همه سروصدای پسرا از خواب بیدار نشد خواب زمستونی به این میگنا(درس امروز مثل خرس زمستانی بخوابید😴😂)خب خلاصه هوپی شوگا رو بیدار کرد و همه با همه از ماشین پیاده شدن کوک:هیونگ تو اخر با این جکات مارو به فاخ میدی😐💔 پسرا هم با خنده حرفش رو تایید میکنن👌🏽😂خب مونی کلید رو میندازه و در خونه رو باز میکنه
پسرا میان داخل ته:وای مردم از گشنگی چی سفارش بدم؟جیمین:من کیمپاب با رامیون تند میخوام.جین:من دوکبوکی با چیکن.شوگا:منم استیک خب خلاصه هرکی یچی سفارش میده ته: اوک الان سفارش میدم کوک:تا غذاهارو بیارن من برم یه دوش بگیرم.پسرا:اره راست میگه بریم یه دوش بگیریم.خب پسرامیرن حمام و ترو تمیز میان تو سالن صدای زنگ خونه میاد جین میره در رو باز میکنه سفارشارو میاره آشپزخونه
پسرا هم میان سرمیز مثل همیشه پسرا به جای اینکه غذایی که برا خودشون سفارش دادن رو بخورن اول یه دور غذای همدیگه رو تست میکنن😂و دهنیه همو که خوردن😐💔میان سمت غذای خودشون 😂🤲🏽خب بعد خوردن غذاشون میرن اتاق هاشون و میخوابن نزدیکای ساعت هفت شب کوکی یا همون مکنه شیطون بلا😜😂از خواب بیدار میشه دست و صورتش رو میشوره و از اتاق میاد بیرون خونه تو سکوت فرو رفته و میفهمه که پسرا هنوز خوابن یه دفعه یه چیزی به ذهنش میرسه🤔 آره خودشه کرم ریزی😈برو که رفتیم😜اول میره
در اتاق هیونگ بزرگ که همون جین خودمونه آروم در اتاق رو باز میکنه میاد داخل کوک از حالت جین خندش میگیره چرا چون جین با دهانی بااااز😴💔که هر آن ممکنه جونوری چیزی بره داخلش خوابیده بود😐😂💔کوک میاد پیش جین و با داااد میگه: هیونگ هیونگ پاشو سوسک رفت تو دهنت😐💔 جین هم از صدای بلند کوک هل میشه و از تخت شپلق میفته زمین جین:چیشده من کیم اینجا کجاس😰اصلا ببینم تو کی هستی🤔کوک که هم خندش گرفته بود هم میخواست نقشش خراب نشه با نگرانی گفت:چی میگی بامخ که نیافتادی زمین این حرفا چیه میگم سوسسسک رفته تو دهنت😟💔جین:هو گفتم حالا چی شده ترسوندی منو بابا یه دفعه انگار که برق جینو گرفته باشه یه جیغی کشید که در وپنجره از ترس تو خودشون جیش کردن😐😂
جین هم شروع کرد به تف تف کردن که کوک گفت: چیکار میکنی همه جا رو آبیاری کردی😐🌦️ بابا هیچی تو دهنت نیس فقط میخواستم از خواب بیدار شی همین و یه لبخند دندون نمایی زد😁و الفرار
جین:کووووک مگه اینکه دستم بهت نرسه وایسا ببینم😑🏃🏽♂️که کوک یه دفعه وایساد جین هم تعجب😳 کرد و وایساد که ببینه کوک میخواد چیکارکنه🤔کوک:هیونگ ببخشید ولی این فقط یه شوخی بود حالا بیا کاری که من میگم رو انجام بدیم جین:چیکار🤔 کوک: بیا بقیه هم رو هم اینجوری بیدار کنیم باشه؟😈🤭جین هم اون حس کرم ریزیش فعال میشه میگه اوکی بزن بریم🤭😂وبایه لبخند شیطانی😈میرن به سوی کرم ریزی از این تعجب میکنن که با این همه جیغ و داد جین هنوز از خواب بیدار نشدن😐💔
خب خلاصه میرن سراغ عملیات.کوک:هیونگ تو گوشیت میتونی آژیر آتش نشانی دان کنی؟جین:یسسس.کوک:خوبه اسپیکر هم نیاز داریم جین: اوکی اون هم با من.کوک با خنده😂واو چه شود جین:اره یاع یاع یاع 😂💔کوک:یه چیز دیگه هم لازم داریم که اون خودم فراهم میکنم جین:چی؟🤔کوک: قابلمه برای زدن طبل خخخ 🤫😂💔 جین:واییی چه فکری😜😂(🤲🏽😂)کوک:هیونگ آماده ای؟جین:هوم چه جورم😈😂خب جین اسپیکر رو روشن میکنه و صدای آژیر تو کل خونه میپیچه و کوک هم شروع میکنه بقول خودش طبل زدن😐😂وبا داااد میگن اتیش اتیشششش خونه اتیش گرفته😥💔بلندشییین
پسرا همه جیغ جیغ کنان از اتاق میان بیرون حالا با چه سرو وضعی نگم براتون😐💔جیمین با چشای پف کرده و وحشت زده تهیونگ هم موهاش سیخ رو هوا شوگا هم که اوااا شوگا کو بیچاره شوگا که شده رنگ دیوار اصن معلوم نیس💔😂هوپی که خونه رو گذاشته رو سرش بچم مونی هم که جیکش در نمیاد که یه دفعه جین و کوک از خنده پخش زمین شدن پسرا هم که تازه میفهمن اوضاع از چه قراره با داد میان و میپرن رو جین و کوک نگم براتون که چه کتکایی که نمیخورن😐💔😂
بعد که مفصل جین و کوک رو میزنن یه نگاه به خودشون میکنن و میزنن زیر خنده😂😐کلا نرمال نیستن بعد پسرا جدی میشن و رو به جین و کوک میگن:میدونین چقدر ترسیدیم داشتیم سکته مغزی و قلبی همه رو باهم میزدیم😑💔جین و کوک: شوخی بود دیگه ببخشید گفتیم یه ذره بخندیم جیمین:چیش😂واقعا که خب بلند شدن و رفتن اتاق هاشون لباس هاشون رو عوض کردن که....... خب مرسی که تا اینجا با چشای قشنگتون رمانم رو خوندین لایک و کامنت فراموش نشود لاولی هام و یه چالش:آیا ادامه بدم یا ن🤔حتما بگید مرسی❤️❤️❤️🤗
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود 🌹 آجی میشی ؟من روشَنا هستم ۱۲ ساله و آجی هام پشمک صدام میکنن
پروفایل مون ست باشه ؟ من اینو از نت پیدا کردم دیدم یکی تو هم اینه !
ارع عب نداره
پارت بعد پلیز
تنکص لاوم🍓
درحال بررسیه
عالی پارت بعد لطفا 👌👌
به تستای منم سر بزن اگه دوس داشتی 💛💜
تنکص گلم
حتما💜💜
عالی بود💜 بی صبرانه منتظر پارت بعدی هستم
تنکص گلم😚🍓
عالی عالی ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
فقط یه سوال داشتم چند روز طول کشید تا تستت ثبت شد من به داستان از کوک گذاستم 3 روزه ثبت نشده؟
تنکص خوشملم 💜🍒
ن عزیزم ☺️برامن ك یبار عدم تایید خورد بار دوم دوهفته طول کشید😐😬
خیلی خوب بود لطفا ادامش بده بی صبرانه منتظر پارت بعدیشم❤💙💜😍😊
تنکص کیوتم 💜🍒
درحال بررسیهʕっ•ᴥ•ʔっ
خیلی خوب بود
منتظر پارت بعدی هستم
تنکص کیوتم 💜🍒
بعدی رو بزار باحال بود لایک کردم
مرسی لاولی💜🍒
درحال بررسیه(. ❛ ᴗ ❛.)
وایییییی عالییییییییییی
منتظر پارت بعدی هستم
تنکص لاوم 💜🍒
درحال بررسیه(. ❛ ᴗ ❛.)