

از زبان پتی:با زنگ الارمه گوشین از خواب نازم گذشتم هعی باید برم دانشگاه خدایا چرااااا نمیخواممم پاشدم حاضر شدن و یک لقمه سرپایی صبحانه خوردم و از خونه زدم بیرون سوار ماشینم شدم و راه افتادم به سمت دانشگاه رفتم (عکس ماشین👆)
به دانشگاه رسیدم پیاده شدن و به سمت در بزرگ دانشگاه رسیدم که یهو یک نفر دست هایش را روی صورتم گذاشت و لب زد. فرد ناشناس:اگه گفتی من کیم؟ از صدای نازکش فهمیدم کتیه که گفتم. پتی:سر کار خانم کتی کایت.کتی:درست حدس زدیییی. بعد برگشتم و داشتیم به هم میخندیدیم که یهو
کیتی از اوت ور با دو اومد سمتمون و با نفس نفس گفت کیتی:بی تی اس چند روز دیگه کنسرت دارهههههههه بعد از شنیدن این حرف دیگه صبرن تموم شد و بلند داد زدم ایوللللللللللل که همه یهو روشون رو برگردوندند و با تعجب بهم نگاه کردند و بلند داد زدم پتی:معذرت مبخوام به کارتون برسین با صدای زنگ به خودمون اومدین و به سمت کلاسا رفتیم زنگ اول ریاضی بودش ۱ ساعت بعد دینگ دینگ دینگ آخجون بالاخره زنگ به صدا در اومد ضعف کردم از گشنگی اوفف
با دخترا به سمت سالن غذا خوری رفتیمو شروع به خوردنصکردیم همبنجوری که داشتیم میخوردیم یهو کتی یه جیغ خفیف کشید که باعث خنده ی من و کیتی شد از خنده ی ما خودشم خندش گرفته بود پتی:خداروشکر من تنها زندگی میکنم و اجازم هم دسته خودمه من راحت میتونم برم کنسرت شما هارو نمیدونم کتی:ایششششش منم مامانم اجازه میده تا چشت در آد😝😝
کیتی: منم مامانم گفته هروقت ۲۰ سالت شد میتونی بری و الانم که ۲۰ سالمه پس میام پتی: پس همگی باهم فایتینگ همه:فایتینگگگگ زنگ خوردش و رفتیم سر کلاسامون این زنگ ورزش بود قرار بود بسکتبال یاد بگیریم ولی من حالشو ندارم خدایا

خب این تستم تموم شد نلظر عزیز لطفا قبولش کن و ردش نکن با تشکر فراوان
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
مرسی