معرفی رمان سرنوشت؛

من اومدم با رمان جدید:) ناظر دلم گرفته:) لطفا منتشر کن رد یا شخصی نشه پلیزز:)) واقعا ممنون میشم فقط یه معرفی داستانه:) امیدوارم همیشه لبخند بزنی

ماریا رابرت:) سن : 18:) خصوصیات : مهربون؛ زود رنج؛ ساکت وقتی کوچیک بوده پدر و مادرشو از دست داده و از خانوادش فقط مادربزرگشو داره:)

دراکو مالفوی:) سن : 19 خصوصیات : مغرور؛ یکم مهربون؛ سرد:) پدر : لوسیوس مالفوی؛ مادر : نارسیسا بلک

اسم داستان : سرنوشت؛ چه حسی دارد که هر روز با صدای عصبی یک نفر بیدار شوی؟ سرنوشت مارا به کجا می برد؟ خیلی ها میگویند سرنوشت را خود انسان میسازد درست ولی! اگر اتفاقی بخواهد بیوفتد می افتد! دلتنگ خیلی چیز ها هستم که نمیتوانم داشته باشم:) ________________________________ ماریا دختری شاید مهربون ولی زود رنجه از وقتی پدر و مادرشو از دست داده دنبال کار میگرده و متوجه عمارتی بزرگ میشه که به خدمتکار نیاز داره! تو این عمارت قراره چه اتفاقاتی بیوفته؟ قراره با کسی که ازش متنفره زندگی کنه؟ هیچ چیز قابل پیش بینی نیست

تعداد پارت ها مشخص نی:)

حرفی ندارم؛

ناظر مهربونم لطفا منتشر کن رد یا شخصی نشه پلیزز اگه تستام رد شه اکانتم میپره و اگه شخصی شه کسی نمیتونه داستانمو بخونه لطفا منتشر کن باور کن فقط یه معرفی داستانه:) امیدوارم به همه آرزوهات برسی:) تنک:) چطوره؟ بنویسم؟