پرشان یه داستانه درباره ی دختری که...... واقعا توقع داشتی بگم؟ پس چرا میخوای بری بخونیش.. ناظر منتشر؟واقعا دارم زحمت میکشم
-پرشااااااااان میکشمتتبا صدای داد پدرام پارچ رو روی زمین گذاشتم و با کله از اتاق بیرون پریدم -وایسا زلزله تا خودم نگرفتمت
-اسم من پرشانِ ۲۰سالمه و یه برادر به اسم پدرام دارم که ۴ سال ازم بزرگتره پدرام دانشجوی معماری و نقشه کشی و منم دانشجوی مدیریت دختر شر و شیطونی ام... که نصف عمرمو جنگ با داداشم میگذرونم ولی عاشق همدیگه ایم
*******
-پرشااان تیکِ تیکت میکنم
پشت پدرم که که ایستاده بود و به قیافه ی پدرام میخندید سنگر گرفتم و گفتم -تو خوابب ببینی 🌚
مادرم:پرشان من بهت گفتم بری بیدارش کنی نه اینکه بفرستیش زیر دوش اب...
-اخه خودت بگو مادر من این خرس خوش خواب جور دیگه ای بیدار میشه
ادامه اسلاید بعد-
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
پارت بعد و کی میزاری؟
قشنگبود:)))
پارتبعدرونمیزاری؟
ایدیمههه
JunweiM5118E
هانی مرسی بابت امتیاز🙂💕
برای بار 1002 مین بار میگویم ....😹
ایدیمو بدم ؟ میریزیییییییی یا نهههه 😹😹
راستیییییییییییییییییییییییییییییی
فری فایرو هنو نریختی؟
یک سال و نیمه منتظرتم تا جوابمو بدی و بریزی😬
بریز😹😹
نه بابا دیگه خوشمنمیاد
بخاطرمن
بریز فقط هفته ای یبار
ریختم
آیدیتووو بیدهههه
جلس .. جلسس
میتونی بدو بدو برس 😹
داستانتو خوندم تا اخررر😹😹😹😹
خعلی باحال بودد
حالا راستشو بگو
جدی شر و شیطونی؟ بیا بهت اموزش بدم😬😹
مرسیی
جر اره یجورایی
های سوییتی چطوری؟ من بک میدم پس اگه دنبال فالووری اصلا فرصتو از دست نده و فالوم کن تا بهت بک بدم:))3>
اوکی:)