پیتر پاسخ داد:«چند تا گیریفندوری زدنش» جولیا پرسید:«آخه واسه چی؟» پیتر شانه بالا انداخت و گفت:«نمی دونم» پیتر،جولیا و ایدن به سمت درمانگاه رفتند تا ایوان را ملاقات کنند.
او روی تختی دراز کشیده و سر و پای چپش باند پیچی شده بود. وقتی آنها به ملاقات آمدند وقت استراحتش بود و خانم مک لئود بهشان اجازه ی ورود نداد. پیتر آهی کشید و گفت:«خب،یکم دیر اومدین.» جولیا پرسید:«تو قبلاً اومدی بودی ملاقاتش؟»
پیتر گفت:«اصلا من بودم که اوردمش درمانگاه.» بعد ایدن صدای جیغ و داد شنید،و متوجه چهار پنج نفر در حال دعوا شد. و بعد سوفی را میان آن ها دید. فریاد زد:«سوفی!» و به سمت آنها رفت.
به زور از هم جدایشان کرد و سر سه دانش آموز اسلایترینی که به سوفی و دوستش ، ایزابل حمله کرده بودند داد و هوار کرد. گوشه ی چانه ی سوفی کمی کبود بود ولی آسیب دیگری ندیده بود. از سوفی پرسید:«حالت خوبه؟»
سوفی به نشانه تایید سر تکان داد. ایدن گفت:«چی شده بود؟ چرا دعوا می کردی؟» ایزابل به جای سوفی جواب داد:«ما هیچ کاری نکرده بودیم.اونا بی هیچ دلیلی با ما دعوا داشتن.» ایدن گفت:«دفعه ی بعدی به جای اینکه شمام باهاشون دعوا کنید و ک-۲؛؛ت@ک بخورید،فرار کنید.یا...نمی دونم،یه کاری بکنید دیگه.»
و بعد از آنجا دور شد. صبح روز بعد،جارویش رسید.تقریبا همه از دیدن بهترین جاروی موجود سر میز صبحانه در دستان یک دختر اسلایترینی سال دومی متعجب بودند. پس از صبحانه ایدن و جولیا کمی با هم تمرین کردند.(ایدن مهاجم و جولیا دروازهبان بود.)
چالش:بنویس دراکو رو دیدم که بزار بقیهاش رو کیبوردها ادامه بده.💛🌻💚☘️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود❤️🫂
مرسی💛
دراکو رو دیدم که در قارچ زندگی میکند😐😶
چه بلایی سرش اوردن که رفته تو قارچ زندگی میکنه؟😅😂
من بی گناهم✋🏻😂✋🏻
چ: دراکو رو دیدم که در مورد کارکتر های هری پاتر در سال نبود
جان ؟ 😶
😂
بک میدم
فالویی