فلسفه اگزیستانسیالیسم

ابتدا یه توضیح کوتاه درباره اگزیتانسیالیسم(existentialism)بدم. اگزیستانسیالیسم به این معنیه که دنیایی که ما توش زندگی میکنیم هیچ معنی و مفهمومی نداره،تا وقتی که ما بهش معنی بدیم. فرق اگیزتانسیالیست با پوچ‌گرا همینجا مشخص میشه،پوچ گرا معتقده زندگی بی هدف و بدون معنیه اما اگیزتانسیالیست بر این باوره که خود شخص ماهیت زندگیش رو مشخص میکنه

اصالت،اگزیستانسیالیست ها معتقدن انسان با دیگر گونه ها تمایز داره. هر انسانی با ژنتیک و شخصیت خاصی به دنیا میاد و همینه که ارزشمنده. همه موجودات زنده خاص هستن،پس چرا فقط انسان ها؟ رنه دکارت(یک فیلسوف اگزیستانسیالیست) باور داشت که توان انسان برای انتخاب به معنای افرینندگی(تفاوت هستی) انسان هاست

آزادی در اگیزیستانسیالیسم: ژان پل سارتر:《ما به آزادی محکوم شده‌ایم.یعنی انتخابی نداریم جز انتخاب کردن و بار مسئولیتمان را به دوش بکشیم》 مفهموم آزادی یعنی انتخاب،انسان مجبوره که انتخاب کنه.

کتاب دفتر هایی برای اخلاق:《یگانه حالتی که ما آزاد نیستیم این است که آزاد باشیم که آزاد نباشیم》 ما وقتی که آزاد نیستیم،آزادی اینو داریم که آزاد نباشیم. پس انسان مجبوره که آزاد باشه

مسئولیت از دید یک اگزیتانسیالیست:آزادی باعث آسایش نمیشه،انتخاب کردن کار دشواریه. اگه ماهیت انسان وجود داشته باشه،یک انسان مسئول کسیه که هست(بقیه ی انسان ها) هر فرد مسئول انتخاب کردن خودش(طبق این فلسفه آزادی) هست.

بخشی از سخنرانی اگزیتانسیالیسم گونه ای اومانیسم است(سارتر): هر شخصی با انتخاب خودش تمام انسان ها رو گزینش میکنه. هر کنش ما در آفرینش آن کسی که آن شخصی که دوست داریم باشیم در همان حال تصویری از انسان چنان که باید باشد میسازد.

توضیحی درباره کتاب تهوع ،(ناضرور در این فلسفه): سوالی که توی تهوع بیان میشه اینه:((ما چرا هستیم؟)) توی این کتاب انسان وجود ناضرور توصیف میشه.امکان ناضرور یعنی یک شئ باید یک دلیل یا علت که ضرورتی بر اون حاکم بشه.ضرورت تابع علیته اما وجود انسان در تهوع نه دلیلی داره نه علتی پس ضرورتی بر اون نیست.پس وجود انسان امکان ناضروره نه خدایی هست که انسان رو ساخته باشه و نه انسان منطقیه که جعل ذهن باشه و در این بی علتی تهوع احساس میشه

بخشی از کتاب اگزیتانسیالیسم غربی از دیدگاه دیگری:《دین امید است و این امید چیست؟نا امیدی است. ناامیدی چگونه امکان دارد؟کسی که در چیزی به دنبال امید است از چیز دیگری نا امید شده و میبیند که چیز جدید در راهی دیگر پیدا شده است.بنابرین امید و ناامیدی یکی هستند》

کتاب هایی با نگرش این فلسفه: سقوط تهوع جنایات و‌ مکافات می آید و میرود تعالی گو

ممنون که تا اینجا اومدید. توضیحات این تست خیلی کامل نبود و قطعا اگزیستانسیالیسم نیاز به تحلیل و بررسی بیشتری داره.حتما یه پارت دیگه میسازم