علف ها میرویند p4 (اخرین قسمت این فصل)

خوش آمدیددد به پایان این فصل علف ها میرویند، امیدوارم خوشتون بیاد لتسسس گووووو

همونطور که گفتم، پنج سال گذشته و من تنهام، دارم برا خودم راه میرم به دنبال غذا، خیلی گشنمه،،،، هووووووهه، صدا چی بود؟

من میترسم صدای ترسناکی میاد، یا خدا، این سایه ها دیگه چی هستن،(صدای نفس زدن و بغض) مامانمو میخواممن میترسم! 😰

یک غار الان فرار میکنم توش، وای چراا دارم از حال میرم، خوابم میاد،(صدا افتادن رو زمین)

.................................... واییییییی

خوابم برده بود، بیدار شدم، خیلی گشنمه، اههه چه سوسک خوشگلی هه 😂هه چه مارمولک خوشگلی هههه هه دوست دارم باهاشون دوست بشم، سلام اقای سوسک میای باهم دوست بشیم؟ هه هه چراجواب نمیدی😡 با تو اممم

این جوریه؟ خرچچچ چه سوسک خوشمزه ای بود، خوشمزس، سیرمم میکنه، پس بزار بقیه شون هم بخورم، باید مارمولکم امتحان کنم، راستی! مارمولک سم داره نمیخورم، اههه یک خرس هفت سر برم باهاش بجنگم، چرا مشتام از توش رد میشه؟(خرسه توهم هست) عصبیم کردییی

الان سوسک میخورم قوی شمم، هوااااأااا بازم از توش رد شد، فهمیدم، کرم رو امتحان میکنم، اییییی این بده نمیتونم خرس رو بزنم ولی اونقدری قوی شدم که،...

سنگایی که جلوی غار هستن رو بشکنم و فرار کنم، پوککککک(شکسته شدن) ای ای ای گلوم، نمیتونم نفس بکشم هااااا

(افتادم زمین، و بیهوش شدم) اینجا دیگه کجاست؟ اه جک، برگشتی؟ جک میگه: تو دیگه منو نمیبینی الانم داری خواب میبینی، ولی خواب نیستی بیهوشی، اگه میخوایزنده بمونی دیگه سوسک نخور، اونا راه تنفستو بستن،

واییی، بیدار شدم، حس بدی دارم حالت طهوع دارم، تککککک، دهانم باز شد و مثل فواره ازش سوسک ریخت، الان آرومم، میخوام تو جنگل بگردم، اهههههه

یک آدم، چقدر قیافش آشناست! فهمیدم الکسه، ولی چجوری،؟ جک گفت اون کش،، ته، نمیدونم، یک چا، قو دستشه داره نزدیک من میشه

رو چا.قو هه تف کرد، الان ویروسی شده، چا.قو رو پرت کرد سمت من، منم ویروسی شدم، خخخخخخخ قخخخقق

وایییی، نمیدونم چی شد، ولی خواب بدی بود، از کجاش خوابم برده بود؟ دریلینگ دریلینگ(صدای تلفن) دوستامن،«پارسین، چرا هر چقدر بهت زنگ میزنم جواب نمیدی؟ مگه قرار نبود بریم جنگل؟

یعنی، یعنی(تلفن از دستم افتاد) همش خواب بود، هنوز ما حرکت نکرده ایم؟؟؟