
ببعی شناسی، درس ۱۳:>

در درس های قبلی ما با انواع ببعیان آشنا شدیم. امروز قرار است نوع دیگری از ببعی را بشناسیم. نام این ببعیان لونا ببعیان (به انگلیسی Lunas the sheeps) به ویژه مورنفول لونا ببعی ملقب به ببعیان بسکتبالی می باشد و به تازگی کشفشده اند. در این درس قرار است با این ببعیان، خورد و خوراک، اخلاقیات، تنفر ها، علایق ،تاریخچه، نحوه ی پیدایش، سبک زندگی، دلیل نام گذاری و در نهایت نحوه ی گول زدن این نوع ببعیان آشنا شویم. مدرس: Mournful Luna

تاریخچه و نحوه ی پیدایش: روزی در اوایل سال 1404، زمانی که مدارس به تازگی باز شده بودند، یعنی 16 فروردین، لونا به مدرسه خود رفت. وی بسکتبالیستی تازه کار، به مدرسه ی خود برفت. مدیر مدرسه، که زنی چاق، رومخ، اذیت کن، خودبالا پندار و به نحوی خشن بود گروه بسکتبال را که لونا نیز جزوش بود به دفتر فراخواند. گویا که مسابقه ی بسکتبال در چهارشنبه (یعنی چهار روز بعد از آن روز بود) برگذار می شد، و مدیر مدرسه ی لونا به همراه معلم لونا که انسانی مهربان اما بسیار سختگیر بود از اینکه بچه های کلاس لونا به زنگ ورزش رفته، و با معلمی درست درمان ورزش کنند، آن ها به حیاط نفرستاده و زمانی که قرار بود بروند به بهانه ی اینکه بچه های کلاس لونا همه باید شنا بلد باشند، از پدر و مادران پول به جیب زده اند. مدرسه ی لونا از همان سالی که مسابقه ی بسکتبال داشتند معلم ورزش نداشتند. پس معلمی فراخواندند. در همان حین دختری دیگر از کلاس لونا، که در فوتبال خوب بود، اما بسکتبال بلد نبود و می گفت که برادرش به او آموزش داده نیز عضو گروه شد. معلمی آوردند بسیار قد بلند، مهربان و صمیمی. ملقب به میا. میا در دوروز هرچه وقت نموده بود به گروه بسکتبال یاد داد. مدرسه ی لونا لباس بسکتبال به آن ها نداد و گفتند لباس سیاه بپوشید. اما لونا فکر کرد برای تمرین ها لباس سیاه بپوشد و ازآنجا که سیته نداشت برای تمرین ها سرمه ای پوشید و روز مسابقه لباس دم دستش را پوشید. لباسی سبز. لباسی سبز با طح های ببعی! آن هم ببعی های بچه گانه! سپس چون شلوار نیاورده بود و با شلوار مدرسه نمی توانست مسابقه دهد شلوارک صورتی جیغ مدرسه را که برای فوتبال بود پوشید و ازین کار نفرت داشت. همچنین وی جوراب بلند هالوینی سبز و نارنجی لنگه به لنگه ی خود را پوشیده با کفش های آبی و کش های سر زرد فسفری و صورتی جیغ! زنگ انشا لونا تمام ماجرای مسابقه را نوشته، و برای کلاس خوانده، و سمت لباس ببعی را دریافت نموده. (عکس بالا شبیه سازی حدودی از لباس لوناست)

علایق و تنفرات: این نوع ببعیان از هرگونه گوشتی به جز برخی از گوشت های مزه دار شده ی مرغ تنفر شدید دارند. آنها همچنین از تن ماهی نیزتنفر دارد. آنان از رنگ صورتی بدشان آمده، و هرگزمشکی نمی پوشند. آنان در میوه ها از گیلاس، بلوبری، آناناس و انگورتنفر دارد. او از آدم های از خودمچکر، آدم هایی که خودشان را به زور به دیگرا تحمیل میکنند، آدم های لوس و آدم هایی که ادای افسردگی در می آورند خوشش نمی آید. ولی آنها درعوض به چیز های بسیاری علاقه مند هستند. او از رنگ های سبز، زرد. آبی، قرمز و شاید سفید خوشش می آید. وی گیاهان را بسیار دوست می دارد و عاشق حل پازل می باشد. او به هیچ هله هوله ای دست رد نمی زند و توانایی مردن برای چیز های ترش را دارد. او حتی شکلات صد درصد را نیز دوست می دارد. طعم موردعلاقه وی در بستنی ها لیمو می باشد و اگر بستنی فروشی موردعلاقه ی او لیمو تمام کرده باشد نا امید می شود. او عاشق کتابخواندن می باشد و از زمانی که خواندن یاد گرفت شروع به کتاب خواندن کرد. کتاب موردعلاقه ی وی قطع به یقین آن شرلی در گرین گیبلز است. او از حدود شش سالگی هری پاتر می دید و داستان صوتی آن را گوش می کرد. وی حتی در کلاس سوم به کافه ی هری پاتر رفته و چوب دستی دراکو مالفوی را خریده. او در اوایل ۱۴۰۳ و در ایام عید اوتاکو گشته و انیمه ای که با آن اوتاکو شد اتک آن تایتان بود. بین تمام انیمه ها اون اتک و موریارتی را ترجیح داده و کسی که بی نهایت روی او کراش دارد و حتی ترجیح می دهد دیگر کراشانش بمیرند اما او سالم بماند ویلیام می باشد و روی لوئیس، نیکولای، دازای، چویا، رنگوکو، تانجیرو، لیوای،مایکی،باجی،چیفویو، میتسویا ، جان(موریارتی)، شرلوک و ... نیز بسیار کراش دارد اما هنوز لیام فرد موردعلاقه ی است.همچنین وی کوماندو نیز میباشد و میا را بسیار دوست می دارد

اخلاقیات و نحوه ی گول زدن: این نوع از ببعی ها اخلاق عجیبی دارند. آن ها بسیار بد اخلاق و غرغرو و در عین حال خوش اخلاق و شاد می باشند. آنها از سرما تنفر شدید دارند و از گرما بیزارند. در مدرسه ی Mournful Luna را دلسرد خطاب می کردند زیرا زمانی که یکی از بیخیال ترین بچه های کلاس برای جدا شدن از دوستانش به مدت چند هفته گریه کرد وی بیخیال نشسته بود و دلیل گریه ی آنان را درک نمی کرد. همچنین با اینکه از اول در آن مدرسه بود از کسانی که گریه کردند کم تر از همه گریه کرد اما در خانواده احتمالا از همه احساسی تر می باشد و اشکش دم مشکش است. این نوع ببعیان ترسو می باشند و از هرگونه حشره و هرگونه آمپول وحشت فراوان دارند. این نوع ببعیان باهوش می باشند و درسی خوب دارند و حتی بدون خواندن ۱۹.۷۵ می گیرد(روزی لونا حتی نمی دانست که امتحان دارند و همان زنگ امتحان فهمید و زمانی که جواب همان امتحان آمد وی نمره ی ۱۹.۷۵ را کسب کرد) اما این نوع ببعیان بسیار اسکل هستند به نحوی که زمانی که به Mournful Luna گفتند تا مادرت نیامده و بر تو نظارت ندارد این کار را انجام نده و وی در کمال اسکلیت همان کار را انجام داد و شست دست راست وی به مدت چند هفته باندپیچی شده بود. (خودش را سوزانده بود) این نوع ببعیان همچنین بسیار لجباز و غرغرو هستند ولی بسیار سریع به یک نحوه ی خاص گول می خورد. نحوه ی گول زدن آنها اینگونه است که اگر او درحال عر زدن راجب چیزی است به محض این که خوراکی موردعلاقه اش را برایش بگیرید یا ناهار یا شام غذای موردعلاقه ی او باشد او به راحتی مهربان، خوشحال و مطیع می گردد. (عکس بالا زمانی می باشد. که او دارد خوراکی های موردعلاقه اش را می خورد)

دلیل نامگذاری: نام کاربری وی تاریخچه ای طولانی دارد (مولف کتاب دروغ می گوید) وی در نخست نام واقعی خود را برای نام کاربری گذاشته بود اما در زمانی که در اوج خز بودن بود به دلیل یک چالش نام خود را عوض کرد. او نخست نام خود را Luna برگزيد. به این دلیل که در آن زمان کشته مرده ی لونا لاوگود در هری پاتر بوده. او چندوقتی با همین نام بود که ناگهان پس از اوتاکو شدن وی و دیدن اتک و بانگو و دث نوت و ... او بانگو را تمام کرد. مدتی گذشت تا اینکه چپتر های جدید بانگو آمدند و وی آنها را در تستچی خواند. او به دلیل صابون شدن شخصیت ها نام خود را Sad Luna به معنای لونای ناراحت برگزید (که البته درستش می شود الهه ی ماه ناراحت اما او نام خود را به دلیل لونا لاوگود انتخاب کرده بود نه الهه ماه پس همان لونا ی ناراحت در نظر می گیریم) دوباره مدتی گذشت و چپتر هایجدید باز آمدند و کارخانه ی صابون سازی کافکا رونق گرفت و او به دلیل صابون گشتن کنجی نام خود را به Mournful Luna به معنای لونا ی عزادار تغییر داد. زیرا عزادار کنجی و دیگر صابون ها بود. (عکس بالا لونا را درحال عزاداری نشان می دهد) سپس لونا دیگر جرئت نکرد که چپتر های بعدی بانگو را بخواند چون می ترسید نامش بشود Stricken Luna به معنای لونای اندوهگین. البته احتمال دارد اگر ویولت برنگردد نام لونا به Stricken Luna تغییر کند

سبک زندگی: این نوع ببعیان از قضاوت شدن ترس و تنفر شدید دارند و برونگرا اما خجالتی می باشند. او در بیان برخی درخواست هایش بسیار خجالتی بوده و در برخی دیگر هیچ خجالتی را به خود راه نداده. زندگی کوتاه است اما این نوع ببعیان کوتاه ترند. آنها با کسانی که می شناسد و صمیمی است برونگرا و با غریبه ها درونگرا و خجالتی می باشد. او همچنین ترس از اجرا دارد. او می تواند جلوی همکلاسی هایش به خوبی اجرا کند و انشا بخواند یا شاهنامه خوانی انجام دهد اما جلوی فامیل هایش نمی تواند و خجالت می کشد. احتمالا تنها استعداد در این نوع ببعیان شاهنامه خوانی خوب و تقلید صدای نسبتا خوب می باشد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)